responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 699


اختصاصى غيبى خودش ، مرا به آن علم و فهم و تدبّر آن مدد كننده بود و في الحقيقة ، مدد كننده هم ، من بودم من حيث الباطن و حكم فاعليّته ، و مدد گيرنده هم من بودم من حيث الظاهر و الجمع و حكم قابليّته ، فافهم ففيه سرّ شريف .
پس اكنون در اين أبيات آينده ، مثالى ديگر خواهد نمود خيال باز را و صورى را كه از او ظاهر مىشود مر صدور و ظهور كثرت صفات و افعال را از يك ذات يگانه .
< شعر > و لا تك باللاهي عن اللَّهو جملة فهزل الملاهي جدّ نفس مجدّة [1] < / شعر > يقال : لهيت بالكسر ، عن الشيء لهيّا و لهيانا : إذا سلوت عنه و تركت ذكره ، و يقال : اله عن الشيء : أي اتركه .
يعنى : تو كه متابع و مسترشد منى ، مشغول و معرض مباش از اين بازى به يكبارگى ، و به كلى ترك نظر در آن و اعتبار به آن مكن كه هزل و مجازى كه در آلات لهو و بازى است ، عين جدّ است مر نفسى را كه در اشيا نظر و اعتبار به جدّ و تحقيق كند ، زيرا كه عبث را مطلقا در نظر محقق و اعتبار تحقيق وجود نيست .
بلكه هر چه در وجود ظاهر و مشخّص مىشود ، آن را در عالم حقيقت معنيى درست و محقق است كه هر كس كه در آن صورت ، عين آن معنى را مشاهده كند ، به نظر عقل يا به بصيرت اگرچه آن صورت آلت لهو و لعب باشد در نظر عموم خلق ، اما آن در نظر اين معتبر ، صورت حقيقتى درست و جدّ باشد و از فوايد بسيار خالى نبود ، و الدليل عليه قوله تعالى : * ( وَما خَلَقْنَا السَّماءَ وَالأَرْضَ وَما بَيْنَهُما باطِلًا ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا ) * [2] أي : ستروا الحق و الحقيقة بأحكام نفوسهم و تقيّدهم بالطبع ، و هر چه در اين ظاهر وجود است ، ممّا بين السماء و الأرض است ، پس باطل و عبث نباشد لا جرم هر كه را نفسى مجدّ باشد ، جهد كند ، تا از آن ميان صور لهو و مجاز ، صورت حقيقت و حقيّت و فايدهء آن را عموما و خصوصا دريابد و از آن نصيب خود برگيرد .



[1] الجد : ضدّ الهزل . مجدة : نقيض هازلة .
[2] ص ( 38 ) آيهء 27 .

699

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 699
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست