نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 692
چه حركت محلَّل است و روح حيوانى به سبب تحليل غذا ، ضعيف مىشود و قيام و حركت قوا و حواس و اعضا به روح حيوانى باز بسته است و به فتور و ضعف او ، به واسطهء تحليل ، فتورى و نقصانى و كلالى در اين قوا و اعضا ، پيدا مىآيد ، پس نفس به علم فطرى و هدايت عامّ * ( أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَه ثُمَّ هَدى ) * [1] به عدم مساعدت آلات محسّ مىشود ، از استعمال آلات ظاهر اعراض مىكند و به باطن متوجّه مىشود ، تا بدل ما يتحلَّل از غذاى تازه حاصل مىآيد و مركب ، قوّت يابد و آن گاه باز به تدبير و استعمال جميع آلات ، توجّه نمايد ، آن حالت اعراض نفس را از تدبير و استعمال آلات ظاهر ، خواب مىگويند ، و آن زمان كه نفس از اين آلات ظاهر اعراض مىنمايد و به باطن مىپردازد ، اگر اين نفس مدبّر جزوى را تجردى كه موجب [2] مناسب باشد ميان جهت تدبير و كلَّيت او مر اين نفس جزئى را حاصل شود ، از تدبير قواى باطنه هم متخلَّص شود ، و به حضرت كلَّيت خودش ميل كند ، جهت كلَّيت او بر شكل عالمى كه معانى و علوم به ذات او قائم باشد ، بر جهت جزئيّت خودش پيدا مىشود . و پيش از اين به حكم « اكتب علمي في خلقي » اين معانى و علوم غريب به نسبت با اين عالم ، چون در آن حضرت كلَّيت مرتسم بود كه « و قد طبعت فيها العلوم » اشارت به آن است . پس اين جهت كلَّيت كه بر شكل عالم پيدا شده است مر اين جهت جزئيّت خودش را به سوى عالم كلَّيت كه اصل است و معانى در او منطبع ، دلالت مىكند تا آن علوم و معانى غريب را به حكم و حسب مناسبت حالى از آن حضرت ، ضبط و فهم كند ، و پيش از اين آن گاه كه طينت آدم - عليه السلام - تمام شد و اين جهت تدبيرى من حيث جمعيّتها بجميع الجهات التدبيريّة الجزئيّة ، در آيينهء مزاج آدم - عليه السلام - پيدا شد ، اسما و طرق تصريفات آن علوم و معانى را به وحيى الهى ، تلقّى كرده بود ،
[1] طه ( 20 ) آيهء 50 . [2] موجب ، في م : سبب . . . .
692
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 692