responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 629


زبان من دست من شده است ، تا از سر قوّت و قدرت ، افعال و صنايع و تاثيراتى كه پيش از اين به دست مخصوص بودى ، اكنون آن همه از زبانم ظاهر مىشود ، هم چنان كه دست من نيز زبانى شده است مرا كه در خطابى كه با كسى كنم ، يا خطبه اى كه انشاد كنم ، آن به دست من از من صادر گردد .
و هم چنين دست من چشمى شده است كه مىبيند اين دستم هر چه ظاهر مىشود از ألوان و هيئات ، و چشم من نيز دستى شده است كشيده كه در وقت قهر كردن و گرفتن كسى را به قهر ، چشم من آن قهر و سطوت مىراند ، و گوش من نيز زبانى شده است كه در هر خطاب كردن من با كسى ، سمع من مخاطب مىباشد به جاى زبانم ، و هم چنين زبانم نيز در اصغا و استماع آن مخاطبه گوش گوش نهنده و استماع كننده شده است مر آن خطابى را كه از گوش صادر مىشود ، و هم چنين مر بويايى را احكام اطَّراد قياس ثابت است در اين معنى اتحاد صفات مذكور ، يعنى چنان كه چشمم زبان و گوش و دست شده است ، و گوشم چشم و دست و زبان گشته ، و زبانم چشم و گوش و دست آمده ، و دستم زبان و چشم و گوش شده ، تا در صفت گويايى و بينايى و شنوايى ، هر يك كار همه مىكند ، هم چنين در اين اتّحاد صفات مذكور ، قياس بينى و بويايى او مطَّرد و راست و سايغ است كه او به جاى هر يك شده است ، و به صفت هر يك برآمده ، يا به عكس اين قضيّه ، هر يك از اينها كه گفته شد نيز بينى شده است و بويايى از وى حاصل مىآيد .
< شعر > و ما في عضو خصّ من دون غيره بتعيين وصف مثل عين البصيرة < / شعر > و در من نيست هيچ عضوى كه اختصاص يافته باشد به وصفى معيّن از اين اوصاف گويايى و بينايى و شنوايى و گيرايى و بويايى و روانى و امثال آن ، هم چنان كه چشم بصيرت كه ديدهء دل و جان است ، يك قوّت بيش نيست در دل و جان كه به نسبت با وى بينايى و شنوايى و گويايى و گيرايى و بويايى و همهء اوصاف يكسان است و آن يك قوّت به صورت همه ظاهر مىشود ، هم چنين چون تن من در لطافت و خفّت ، به سرايت آن جمعيّت و كلَّيت مفاتيح غيب ، در وى ، همرنگ

629

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 629
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست