responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 509


و هيچ ضدّى ، أعنى : امرى وجودى ديگر نيست در دو عالم ظاهر و باطن من كه داخل باشد با من تحت جنس واحد و منافى من باشد ، در اوصاف خاصّهء من و ميان ما از جهت آن اوصاف أبعد البعد باشد ، كالسّواد و البياض و الخير و الشرّ ، زيرا كه وجود يكى بيش نيست در حدّ و حقيقت ، و آن عين من است ، و هر وصفى كه هست مضاف جز به آن وجود يگانه نيست ، و جملهء موجودات در نفس اضافت آن وجود به ايشان متساويند ، چنان كه هيچ تفاوتى در موجوديّت ميان ايشان نيست ، و هر كس را آن چه در بايست ضرورى است در خلقت او از آن وجود يگانه ، او را حاصل است ، لا جرم هر دو عالم ظاهر و باطن بما اشتملا عليه ، صور صفات من بيش نيستند ، پس منافات كه در معنى ضديّت مدرّج است ، ميان من و هيچ صفتى از اوصاف من ، نتواند بود ، لا جرم اصلا حكم ضد و ضديّت در كونين كه ظاهر و باطن من است ، ثابت نيست به نسبت با نظر از اين مقام من .
و در اين بيت تضمين اين آيت كرده است از قرآن عزيز كه : * ( ما تَرى في خَلْقِ الرَّحْمنِ من تَفاوُتٍ ) * [1] اى : في ايجاد الخلق و إعطائه ايّاهم الوجود منه ، من كونه وجودا محضا من تفاوت ، اى في اصل الخلقة ، و فيما يرجع إلى احتياج كلّ موجود اليه * ( فَارْجِعِ الْبَصَرَ ، هَلْ تَرى من فُطُورٍ ) * اى ، خلل واقع في نفس الوجود المضاف إلى كلّ موجود ، و قصوره عمّا يحتاج إلى ظهوره .
< شعر > و منّي بدا لي ما عليّ لبسته و عنّي البوادي بي إليّ أعيدت [2] < / شعر > و از من و حضرت جمع من پيدا شد از براى تحقيق كمالات ، هر مظهرى و صورتى كه بر باطن خود پوشيده‌ام و بدان مظهر و صورت در هر مرتبهء مثال و حسّ ظاهر شده ، أعنى : صور و مظاهر حسّى من هم از من است و مظهر غير ظاهر



[1] . الملك ( 67 ) آيهء 3 .
[2] البوادي : الظواهر .

509

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 509
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست