نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 260
ملازمت شريعت و طريقت ، بر وفق ارشاد مرشدى صاحب بصيرت ، به رياضات و قطع تعلَّقات به پاى همّت و عزيمت درست و قوّت صدق و إخلاص تمام ، طريق رجوع سپردن گيرد ، در هر منزلى و مقامى از مقامات طريق ، چون توبه و ارادت و انابت و محاسبت و مراقبت و مجاهدت و ورع و تقوا و زهد و توابع و احوال و لوازم ، جملهء آن احكام و اوصاف و خواصّ عارضى مذكور كه در هر مرتبه اى و منزلى و مقامى از افلاك و تشكَّلات و اتّصالات ايشان و از عناصر و مولدات ، بر وى طارى شده بود ، زوال مىپذيرد و حكم آن اهوا و تعلَّقات مرتفع مىشود ، و اما به شرطى كه حكم آن عايق و مانع امكانى از اصل بر حقيقت او غالب نبوده باشد ، و در مرتبهء اول حكم اهتدا كه غلبهء احكام وجوب است بر احكام امكان ظاهر بوده ، و ليكن چون به نسبت با تو و عموم خلق نيز يا حكم اهتدا در اصل واقع نبوده است ، يا اگر بوده است ، احكام هواهاى عارضى ، غالب آمده است و راه صدق و إخلاص و تحقق به اين مقامات و منازل مذكور را تماما به عزيمت درست و ثبات قدم ، بر شما پوشانيده و از تحقيق سير و اداى حقوق هر مقامى و منزلى از اين منازل و مقامات مذكور كه مقصود بر آن موقوف است ، مانع آمده و غير مقصود را كه نفس شماست و حظوظ او در نظر شما ، به صورت مقصود كه حضرت معشوقى ماست ، عرضه كرده ، لا جرم اين هواهاى نفس شماست كه حكمش عام و غالب گشته و راه صحّت سير را بر شما پوشانيده ، و الله المرشد . < شعر > و قد آن أن ابدي هواك و من به ضناك بما ينفي ادّعاك محبّتي [1] < / شعر > يقال : آن لك أن تفعل كذا ، يئين أينا أي : حان و بلغ وقته ، و هو مثل انّى لك مقلوب منه ، كذا نقله الجوهري . يعنى اكنون گاه آن آمد كه عشق و معشوق تو را پيدا كنم ، و آن كس را كه