responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 246


بضبط النواميس و العوايد الظاهرة و عدم المبالاة بالملامة و غيرها . و غلام خليع من الخلاعة بالفتح ، هو الذي خلعه اهله ، و إن جنا ، لم يطالبوا بجنايته .
مىگويد : كه چون معنى فرض آن است كه به ترك او معاقب شوند و به اتيانش مثاب باشند ، و معنى سنّت آن كه اتيانش موجب ثواب باشد ، اما تركش مستلزم عقاب و عتاب نگردد ، و مقتضاى شريعت عشق آن است كه عاشق به كليّته ، به حضرت معشوق متوجه باشد و از غير او معرض ، لا جرم عدم تقيّد من به نظر و مراعات عادات و ناموسهاى اغيار و قطع نظر از جز عشق دلدار ، فرض عين من است ، تا به مجرد تطلَّع به حظى و نصيبى يا حفظ ناموسى كه به عوايد معهود خلق تعلَّق دارد ، خود را مستوجب عتاب هجران و عقاب حرمان مىدانم ، و نيز بى سر و پايى و بى پناهى و بى جاهى و بى جايى ، سنّت من است تا اتيانش موجب قربت شود ، زيرا كه تقيّد من جز به شريعت عشق و مقتضيات او نيست .
< شعر > و ليسوا بقومي ما استعابوا تهتّكي فابدوا قلى و استحسنوا فيك جفوتي [1] < / شعر > و اين جماعت از اهل علم ظاهر و صوفيان رسمى ، و خشك زاهدان كه منكر اهل محبت و توحيد و معرفتند ، هيچيك از قوم و قبيله و اهل من نيستند ما دام كه اين پرده دريده شدن و بى باكى و قطع نظر از اغيار و كسر نواميس مرا عيب مىشمرند ، و به اين سبب كه اين احوال مرا مناسب و ملايم احوال خودشان نمىبينند ، با من اظهار عداوت مىكنند و جفا كردن را در حق من به تقريع و ملامت و نسبت كفر و زندقه و مباحى و حلولى ، به من خوششان مىآيد و آن را نيكو مىشمرند و قدح و انكار مرا قربت مىدانند ، زيرا كه اهل من عاشقانند و اين قوم به نزد من همه فاسقانند و اگر خود پدر و مادر و برادر منند . و اين دو سه بيت هم دلالت دارد بر آن كه ميل ناظم به مذهب اهل ملامت است .



[1] استعابوا تهتكي : عدوه عيبا .

246

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 246
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست