responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 236


و سوگند به گرفتن تو مر ميثاق دوستى ذاتى را با من در [1] صورت مثالى كه سايهء آب و گل من است ، آن جا كه من پيدا نشده بودم هنوز به مظهر پوشش و تلبّس نفس خودم ، به اين صورت عنصرى انسانى كه هيأت شخصى آب و گل من است و اين ميثاق أ لست ، در سايهء اين هيأت آب و گل من واقع بود .
يعنى به حق آن ميثاقى كه به صورت خطاب * ( أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ) * [2] ظاهر شده بود ، به آن طريق كه در عالم مثال نفوس جزئى ، جملهء بشر در آن صورت مثالى ، امثال الذر متعيّن شدند و خطاب « أَ لَسْتُ » بشنيدند و عهد قبول كردند ، چنان كه نصّ قرآن عزيز و حديث صحيح به آن ناطق است و كنايت از صورت مثالى به سايهء آب و گل از آن جهت كرده است كه عالم مثال را دو جهت و دو حكم است ، جهت اولش آن است كه محاذى عالم أرواح و روحانيّات است و حكم او ، آن است كه لطيف را كثيف مىگرداند ، چنان كه صور روحانى كه در غايت بساطت و لطافتند و به آن سبب از تركَّب و تشكَّل منزّه ، در اين جهت از عالم مثال به اين حكم او مركَّب و مشكَّل ظاهر مىشوند ، همچون ظهور جبرئيل و غير او از أرواح و مجرّدات در صور مثالى تا در منامات و غير منامات به نسبت با بعضى محسوس مىنمايد ، بلكه چون اين جهت از عالم مثال متعيّن شد ، هر صورتى روحانى بسيط مجرد را در او مثالى و عكسى ممثّل پيدا آمد ، و ظهور و تعيّن اين جهت مذكور از عالم مثال پيش از تعيّن عالم حس و محسوسات بود مطلقا .
و اما جهت دوم از عالم مثال ، آن است كه محاذى عالم حس و محسوسات است و حكم اين جهت آن است كه كثيف را لطيف گرداند تا صور محسوسات كه از غايت كثافت ، تجزيه و تبعيض از خواصّ ايشان است . صور و امثلهء ايشان در



[1] « در صورت . . . » في خ ت : در صورتى .
[2] الأعراف ( 7 ) آيهء 172 .

236

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست