نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 223
التفريج ، و الترفيه ، يقال : نفّس الله كربته ، أي فرّجها . مىگويد : كه در اين دوست داشتن من مر حضرت ترا كه معشوقى ، اين حكايت اسقام و آلام و رنجها و عناها و سوزها و فناهاى خود ، نه از آن جهت مىكنم كه از براى ضجرى و ملالى نقصانى يا سلوانى يا اضطرابى و اختلالى در عشق من راه يافته باشد ، كلَّا و حاشا ، بلكه كربت و دلتنگى عظيم ، وقتها بر نفس من مستولى مىشود ، براى اندوه گسارى نفسى دردمندانه بر مىآرم و غمى به آن دم مىگسارم و به همه احوال پناه به تو مىطلبم و حاجت به تو بر مىدارم . < شعر > و يحسن اظهار التجلَّد للعدى و يقبح إلَّا العجز عند الأحبّة [1] < / شعر > و نيكو پسنديده است اظهار تصبّر و تجلَّد و قوّت از جهت دشمنان و در پيش ايشان ، زيرا كه آن تجلد و تصبر و اظهار قوت دلالت مىكند بر قطع نظر از اغيار و عدم استعانت به ايشان ، در منع اضرار و عدم استغاثت به نزد ايشان از عناها و بلاهاى دلدار و پناه از بلاى معشوق هم به او بردن و از غير او اعراض كردن و باز به حضرت معشوق جز عجز و ضعف و بيچارگى نمودن ، ناستوده است ، زيرا كه در آن عجز و اظهار ضعف و بيچارگى ، پناه بردن است از سطوات قهر او به نظرات مرحمت و لطف او . و اما در اظهار تجلَّد و تصبّر به حضرت معشوق چون صورت قدرت مقاومت و قوت مقابلت است با صدمت و سطوت قهر او ، لا جرم زشت و از أدب سخت دور است و يكى از دلايل بر صدق اين قضيه ، قصهء سمنون محب - قدس الله روحه - است كه در بعضى خلوات و مناجات و احوال مباسطت ، اين بيت بر زبان راند : < شعر > « فليس لي في سواك حظَّ فكيف ما شئت فاختبرني « < / شعر > چون در اين بيت اظهار تجلَّد و قوت مقاومت بود در مقابلهء كمال قدرت و سطوت حضرت عزّت ، لا جرم در حال عسر بول را بر وى گماشتند از براى تأديب