نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 70
تعجب مىكردند اين است كه انسان كلماتى از حضرت در اين كتاب راجع به زهد در دنيا و بى اعتبارى دنيا و موعظه و تذكر مىبيند كه اگر متوجه نباشد كه اين كلام از حضرت امير ( عليه السلام ) است و نفس كلام را ببيند ، گمان مىكند اين كلام را كسى گفتهاست كه در گوشه اطاقى سرش را در لاك خود فرو برده و مشغول ذكر و ورد و دعاست و از دنيا و حوادث دنيا اطلاعى ندارد ; و هيچ گاه باورش نمىآيد چنين كلامى كه اين گونه راجع به زهد در دنيا و بى اعتبارى دنيا گفته شده ، كلام كسى باشد كه در ميدانهاى جنگ در سخت ترين جنگ و ستيز با دشمن مواجه مىشده و سران دشمن را به خاك مىافكنده و در هم مىكوبيدهاست ! اين مىرساند كه حضرت امير ( عليه السلام ) يك انسان يك بعدى نبودهاست ، انسانى بوده داراى ابعاد مختلف ; در مقام زهد و ترك دنيا كه مىرسد اولين زاهد است ، و در ميدانهاى جنگِ با دشمنان اولين جنگجو و اولين شجاع است ، و آنجا كه پاى سياست و كشوردارى به ميان بيايد مردى است سيّاس . پس در حقيقت ، صفات مختلف و ابعاد گوناگون در وجود حضرت امير ( عليه السلام ) جمع است ; در صورتى كه معمولا وقتى كلماتى را از زهّاد و عبّاد نقل مىكنند آنان را نوعاً انسانهاى گوشه گير و منزوى و منعزلى كه اصلا به جامعه و مبارزه و ميدانهاى جنگ و ستيز و مانند آنها كارى ندارند معرفى مىكنند . اين على ( عليه السلام ) است كه با اين كه كلماتش در بيان زهد و عبادت و ترك دنيا اين قدر مهم است مع ذلك آن صفات را هم داراست . لذا شاعر عرب در وصف حضرت على ( عليه السلام ) مىگويد : جُمِعت فى صفاتك الاضداد * فلهذا عزّت لك الانداد زاهد حاكم حليم شجاع * فاتك ناسك فقير جواد شيم ما جُمِعن فى بشر قطّ * و لا حاز مثلهن العباد در تو صفاتى جمع شدهاست كه ضد يكديگرند ، از اين جهت كسى كه مثل تو باشد كم است .
70
نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 70