نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 301
من نه اينم و نه آن افراط و تفريط در ارزيابى شخصيتها عادت بسيار ديرينهء بشرى است . و گمان نمىرود بشر اين عادت تباه كنندهء واقعيات را حتى در آيندهء بسيار طولانى هم رها كند . نمونه اى از اين افراط و تفريطها را توجه فرماييد : 1 - سقراط جز مقدارى تعليمات اخلاقى كارى نكرده است . سقراط سردستهء همهء فلاسفه و حكماء بوده و او است كه مبانى پايدار انسانيت را آبيارى كرده است 2 - افلاطون چيزى از خود نگفتهء است بلكه او زبان گويندهء سقراط است . افلاطون بتنهايى يك تاريخ است ، مادامى كه كتابهاى او را در اختيار داريم ديگر كتابها را بآب بشوييد 3 - ارسطو خيلى سخن گفته است ، ولى مطالب مفيدش اندك است . ارسطو مرد معجزه آساى تاريخ است و دانشمندان ديگر ريزه خواران او مىباشند 4 - راستى اى خداى نيوتن ، به نيوتن حسادت نمىورزى نيوتن نبوغ فوق العاده اى ندارد ، و جهان بينى او قابل انتقاد است 5 - جلال الدين مولوى فوق همهء فلاسفه و حكماء و عرفاء و دانشمندان بوده ، تاريخ نه تنها نظير او را تاكنون نديده است ، پس از اين هم براى ابد چنين شخصيت با عظمتى نخواهد ديد . جلال الدين مولوى شاعرى است صحنه ساز كه با مهارت كامل مطالب ديگران را بخود نسبت مىدهد ، اصلا دينى بودن اين مرد كاملا مشكوك است 6 - تاريخ بشرى فيلسوفى به عظمت هگل سراغ ندارد . هگل از جهان بينى گذشتگان استفاده كرده و آنها را با همديگر متشكل ساخته است . با يك تتبع كافى مىتوان باور كرد كه هيچ شخصيتى در تاريخ بشرى از داورىهاى افراطى و تفريطى بر كنار نمانده است . بطور كلى انحراف از ارزيابى شخصيتها از سه عامل اساسى ناشى مىگردد :
301
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 301