شدن راه مستقيمتر و روشنتر پذيرفته شود ، نه يأس و بدبينى ساقط كننده ، زيرا صاحبان رسالت بهتر از همه مىدانند كه انسانها از مادر كه زاييده ميشوند ، از صفر شروع ميكنند و حتمى نيست كه سنگهاى سر راهى امروز ، براى فردا هم سنگ سر راه بماند .
چه بسا سنگ سر راه ديروزى بنياد ساختمان امروزى مىشود .
موضوع رسالت چشمه است كه در سطح عميق روان انسانها مىجوشد موضوع رسالت عبارت است از آرمانها و ايده آلهاى اعلاى انسانى كه با شعار « آنچه كه بايد بشود » عامل تحريك انسانها به پيشرفت و قانع كنندهء او بزندگى جارى بوده است .
اين آرمانها در دو قلمرو برونى و درونى در همهء دورانها و تمدنها با اشكال و كميّتهاى گوناگون بوجود خود ادامه مىدهند : « 1 - آرمانهاى ذاتى .
2 - آرمانهاى موضوعى . « آرمانهاى ذاتى عبارتند از استعدادها و خواسته‌هاى عميق انسانها كه در امتداد تاريخ با صراحت روشن و يا بوسيلهء رمز و علامت و كنايه ، بروز مىدهند .
اين استعدادها و خواسته‌هاى عميق ، همواره موضوعاتى را بعنوان هدفها و آرمانهايى تلقى نموده و براى بدست آوردن آنها تلاش ميكنند ، مانند واقعيابى ، سعادت يا فضيلت ، بجاى آوردن و تحصيل ارزشها ، آزادى در مسير كمال ، كشف آهنگ هستى براى بدست آوردن هدف اعلاى حيات . . . آرمانهاى عينى عبارتند از رنگ آميزى شدن زندگى معمولى با آرمانهايى كه بعنوان ايده آلها بدست آمده‌اند . مثلا واقعيابى كه يك آرمان ذاتى است ، در پديدهء دانش كه در زندگى قابل تحصيل است ، در مجراى زندگى عينيّت يافتهء آرمان واقع يابى تلقى مىگردد .
همچنين سعادت يا فضيلت كه از سنخ آرمانهاى ذاتى است در مجراى زندگى در پديدهء مقام ، يا قدرت ، يا محبوبيّت اجتماعى ، يا تقواى اخلاقى عينيت مىيابد .
يك اصل روانى با اهميّتى را هم در اين مورد متذكر مىشويم و آن اينست

47