نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 278
25 - الذّليل عندى عزيز حتّى اخذ الحقّ له و القوىّ عندى ضعيف حتّى اخذ الحقّ منه [1] . ( آدم بينوايى [ كه حقش را گرفتهاند ] نزد من عزيز است تا حق از دست رفته اش را بگيرم و به او برگردانم ، و آدم نيرومند كه حق ديگران را گرفته است نزد من ناتوان و پست است تا حق را از او بگيرم و به صاحب حق برسانم . ) ملاك ذلت و عزت در رابطهء همزيستى از ديدگاه پيشواى الهى امنيت زندگى هر فرد و گروهى در قلمرو اجتماع بر بنياد حق و تكليف استوار شده است : حق حيات و حق كار و حق هر گونه تكاپوى قانونى و حق موقعيت بدست آمدهء منطقى هر انسانى . در مقابل تكليفى براى ايفاى آن حقوق وجود دارد كه بايستى بجاى آورده شود . مسلم است كه انواع متعهدين براى حقوق مختلف مىباشند ، مادامى كه هر يك از تعهد كنندگان اعم از فرد و گروه و اجتماع بار تكليف اداى تعهد را بر دوش خود داشته و از انجام آن امتناع بورزد ، حق مفروض منتفى نخواهد گشت . انسانى كه ذيحق ( داراى حق ) است ، مانند اينست كه جزء يا همهء حيات خود را در دست طرفى كه اداى حق بر عهدهء او است مىبيند . و آنچه كه از متعهد در اختيار متعهد له ( ذيحق ) قرار دارد ، جزء يا همهء شخصيت او است . بنا بر اين فرد يا گروه يا اجتماعى كه نتوانسته است حق خود را بدست بياورد ، در حقيقت جزء يا همهء حيات خود را متزلزل مىبيند و بدين جهت است كه انسان يا انسانهايى كه حق از دستشان رفته است در نزد على ( ع ) عزيز و مورد اهميت جدىاند تا حيات آنان را بحال طبيعى برگرداند . و آن متعهد كه حق بر عهده او بوده و از اداى آن امتناع ورزيده ، در نظر آن پيشواى الهى پست و ناتوان است كه نمىتواند يا نمىخواهد شخصيت خود را از زنجير تعهد آزاد بسازد . حتى در آن هنگام كه متعهد از ترس كيفر اقدام به اداى حق مىنمايد ، هنوز آن ناتوانى دست