نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 229
آنها ) دو گروه ديگر هم ديده مىشوند : گروه يكم - پيشوايان مربوط با ما فوق جهان طبيعى ، اينان بوسيلهء گيرندگى خاصّى كه دارند ، اصول هستى را بطور كاملا روشن مىبينند و آن اصول روشن هستى ، همهء پديدهها و واقعيات جهان هستى را براى آنان چنان شفّاف مىسازد كه جايى براى ترديد در درونشان نمىماند . على بن ابي طالب ( ع ) از اين گروه است . منابع معتبرى داريم كه شفافيّت عالم هستى را براى على ( ع ) اثبات نموده است . جملاتى در مضمون « لَو كُشِفَ الغِطاءُ مَا ازدَدتُ يَقيناً » ( اگر پرده برداشته شود ، چيزى بر يقين من نمىافزايد ) . از اين پيشوا فراوان ثبت شده است . بعضى از اين گونه جملات در مباحث گذشته مطرح شده است . بهمين جهت است كه جملهء ( از موقعى كه حق بمن نشان داده شده است شك ننمودهام ) از نظر محققان ، شايستهء مقام والاى على ( ع ) است . گروه دوم - پيروان راستين گروه اول مىباشند كه گروه اول ( پيشوايان ما فوق الطبيعه ) را مانند آينههاى صاف مىبينند و اصول اساسى هستى را بطور روشن در آنها مشاهده مىكنند . 8 - « ما لَبَّستُ عَلى نَفسى وَما لُبِّسَ عَلَىَّ » [1] . ( حقيقتى را بر خودم مشتبه نساختهام ، ( خود را فريب ندادهام ) و چيزى هم بر من مشتبه نگشته است ) . چون خود را فريب ندادهام ، از هيچكس فريب نخورده ام در اين جملات دقت كنيم : « اگر تو خود را نشكنى ، كسى ترا نمىتواند شكست بدهد . » « اگر تو خود را نابينا نكنى كسى نمىتواند ترا كور كند . » « اگر تو خود را فانى و نابود نسازى ، هيچ عاملى قدرت فانى و نابود ساختن ترا ندارد . » « اگر بخواهى حركت كنى هيچ عاملى نمىتواند ترا ساكن نمايد . »