نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 180
كار آن عظما را درك و توجيه خواهند كرد ، در پايان تحقيق و تحليل به اصول و قوانين معدودى خواهند رسيد كه افراد معدود بسيار والا و كمتر از شمارهء عظماى انسان شناس بعنوان مواد رسالت كلى ابلاغ نمودهاند . علىّ بن ابي طالب ( ع ) از اين افراد معدود است . جملهء سوم - « على ( ع ) اين مطلق را بطور مخصوص دريافته سپس با عقل و قلبش درك كرده است كه بالاترين قدرتها از پايدارى و مقاومت روى آن مطلق ناشى مىگردد . » « بينوا ما انسانها » : بوسيلهء اصطلاح گويىها و وسوسهها ، از مطلق واقعى كه انسان بدون آن قابل درك و توصيف و توجيه نخواهد بود ، قهر نموده و پا بفرار مىگذاريم ، و نمىدانيم كه نيروى فرار ما از مطلق واقعى ، و مسيرى كه براى فرار انتخاب كردهايم و مقصدى كه برگزيدهايم و آوازى كه در هنگام فرار مىخوانيم ، همه و همه مطلقهايى هستند كه با اصطلاحات شيرين و جالب خود ، ما را به خود جذب مىكنند و بجاى يك مطلق واقعى ، چند مطلق را معبود خويشتن قرار مىدهيم آن مطلقى كه على بن ابي طالب ( ع ) را به اوج قدرت انسانى رسانيده است چيست در تفسير اين مطلق هم مىتوانيم راه كوتاه را در پيش بگيريم و هم راه دراز را . در اين مبحث ما راه كوتاه را انتخاب مىكنيم : « من در اين نمايشگاه بزرگ هستى جلوه گاهى از هستى آفرينم ، شعاعى از آن هستى آفرين بر وجود من مىتابد . درك مىكنم كه هر اندازه كه سطوح و اعماق روحم را براى نفوذ آن شعاع ، بيشتر باز مىكنم ، حقايق و واقعيات جهان هستى براى من شفّافتر و صيقلىتر مىگردند و ماهيت خود را بيشتر آشكار مىسازند . همچنين مىبينم هستى من ، استقلال من ، مالكيت من بر خويشتن ، عشق من به كمال و رشد ، در اعماق جانم سر بر مىكشند و خود را مىنمايانند . بدينسان با حقيقتى بنام « من » يا شخصيت آشنا مىشوم كه جزئى از همان
180
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 180