نام کتاب : الغدير ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الأميني جلد : 1 صفحه : 82
ابن بشار از محمّد بن جعفر آن را روايت نمودهاند . و حافظ هيثمى در جلد 9 « مجمع الزوايد » ص 107 از طريق بزار از سعد روايت نموده كه : رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله دست على را گرفت و فرمود : آيا من اولى ( سزاوارتر ) نيستم بمؤمنين از خودشان ؟ هر كس كه من ولى اويم پس على عليه السّلام ولى او است . سپس هيثمى گفته : اين حديث را بزار روايت نموده و رجال آن مورد اعتماد و وثوق هستند . و ابن كثير شامى در جلد 5 « البدايه و النهايه » ص 212 از كتاب « الغدير » ابن جرير طبرى از ابى الجوزاء احمد بن عثمان از محمّد بن خالد از عثمه از موسى بن يعقوب زمعى ( و او مردى است متصف بصداقت و راستى ) از مهاجر بن مسمار از عايشه دختر سعد از سعد روايت نموده كه گفت : شنيدم رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله در روز جحفه در حاليكه دست على را گرفته بود ، و پس از اداى خطبه خطاب بمردم فرمود : من ولىّ شما هستم . گفتند . راست گفتى . پس دست على عليه السّلام را بلند كرد و فرمود : اين ولىّ من است و كسى است كه از طرف من اوامر مرا ابلاغ ميكند و خداوند تعالى دوست كسى است كه او را دوست بدارد . استاد ما ذهبى گفته : و اين حديث نيكو و داراى غرابت است ، سپس ابن جرير از حديث يعقوب بن جعفر بن ابى كثير از مهاجر بن مسمار آنرا روايت نموده و حديث را ذكر كرده و نيز ذكر نموده كه آنجناب ايستاد تا آنها كه باز مانده بودند ملحق شدند و حسب امر او آنها را كه رفته بودند باز گردانيدند ، سپس براى آنها خطبه ايراد فرمود ( تا پايان حديث . ) و در جلد 7 ( البداية و النهايه ) ص 340 مذكور است كه حسن بن عرفة العبدى از قول محمّد بن خازم پدر معاويهء نابينا از موسى بن مسلم شيبانى از عبد الرحمن بن سابط از سعد بن ابى وقاص روايت نموده گفت : معاويه از يكى از سفرهاى حج خود باز گشت پس سعد بن أبى وقاص نزد او آمد ؛ در آن هنگام نام على عليه السّلام را بردند . سعد گفت : سه خصلت و مزيت براى او است كه اگر يكى از آنها براى من مىبود محبوبتر بود نزد من از دنيا و آنچه در دنيا است . شنيدم رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود : هر كس كه
82
نام کتاب : الغدير ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الأميني جلد : 1 صفحه : 82