نام کتاب : الغدير ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الأميني جلد : 1 صفحه : 57
پس بينديشيد تا چگونه بعد از من درباره آندو رفتار خواهيد نمود ؟ گفتند : آندو چيز گران و نفيس چيست ؟ فرمود : آن يك كه بزرگتر است كتاب خدا است و آن سبب و رشته ارتباطى است كه يكطرف آن در دست خدا و طرف ديگر آن در دست شما است . و آنديگر كه كوچكتر است عترت من است . . . تا پايان حديث مزبور . و اين روايت را بطريق ديگر نيز با ذكر سند آورده سپس گويد : اين روايت را طبرانى در « الكبير » و ضياء در « المختاره » با ذكر سند آوردهاند . و ترمذى در صحيح خود در جلد 2 ص 298 از سلمة بن كهيل از ابى الطفيل از ابى سريحه حذيفه روايت نموده و گفته است كه اين حديث درست و نيكو است . و ابن اثير در « اسد الغابه » باسناد از سلمة بن كهيل از او ( حذيفه ) از طريق حافظ ابى عمرو و حافظ ابى نعيم و حافظ ابى موسى ، و حموينى در « فرايد السمطين » و ابن صباغ مالكى در « الفصول المهمه » ص 25 نقل از ابى الفتوح اسعد بن ابى الفضايل عجلى در « الموجز في فضايل الخلفاء الاربعه » بسند خود تا برسد بحذيفة بن اسيد و عامر بن ليلى بن ضمره روايت كردهاند كه آندو گفتند : چون رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و آله از حجة الوداع باز گشت ( و جز آن حج نفرمود ) پس از رسيدن بجحفه قدغن فرمود كه كسى در زير درختان بزرگ و انبوه آنجا فرود نيايد و پس از آنكه - همراهان در جايگاههاى خود قرار يافتند دستور فرمود خار و خاشاك زير درختان مزبور را كنده و برطرف ساختند و پس از اعلام عمومى نماز ظهر آغاز شد و آنجناب بآنجا ( زير درختان ) تشريف آورده و نماز را با آن جمعيّت در آن نقطه باتمام رسانيد و اين جريان در روز غدير خم بود پس از فراغ از نماز خطاب بمردم فرمود : همانا خداى مهربان و دانا مرا آگاه فرموده كه هيچ پيغمبرى جز نيمى از عمر پيغمبر پيشين زيست نميكند [1] و من گمان دارم كه قريبا بسراى ديگر خوانده شوم و اجابت نمايم و من ( با سمت پيغمبرى ) و شما
[1] اين جمله در حديث غدير مكرر ذكر شده و در كتب شيعه در ضمن حديث ديده نمىشود و معناى صحيحى براى آن متصور نميباشد و بملاحظه تاريخ وفيات و بعثت انبياء بهيچ وجه درست نمىآيد . مترجم .
57
نام کتاب : الغدير ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الأميني جلد : 1 صفحه : 57