نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 439
« محمد بن المنكدر » از عايشه روايت كرده كه گفت : « يا ليتنى كنت نباتا من نبات الارض و لم اكن شيئا مذكورا » [1] : اى كاش نباتى از نباتات زمين مىشدم و چيز قابل ذكرى نبودم ! مير سيد على فقيه همدانى شافعى در مودت سوم از « مودة القربى » از خود عايشه نقل نموده كه گفت : رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلَّم فرمود : « ان الله قد عهد الىّ من خرج على علىّ فهو كافر في النّار » . خداوند با من عهد كرده هر كس بر ضد على ( عليه السلام ) قيام كند ، او كافر و در آتش است . وقتى به او اشكال كردند كه چرا با شنيدن چنين كلامى از پيامبر بر على خروج نمودى ، عذر آورد و گفت : « نسيت هذا الحديث يوم الجمل حتّى ذكرته بالبصرة » يعنى فراموش كردم اين حديث را در روز جمل تا آنكه در بصره يادم آمد . ابن اثير در « اسد الغابة » به سند خود از « معاذة غفاريه » روايت كرده كه گفت : من انيس رسول خدا بودم و همواره در جنگها با او مىرفتم تا پرستارى بيماران كنم ، روزى وارد بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم شدم و آن روز آن حضرت در خانه عايشه بود ديدم على ( عليه السلام ) بيرون مىآيد و شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم به عايشه مىگويد : انّ هذا احبّ الرجال الىّ و اكرمهم علىّ فاعرفى له حقّه و اكرمى مثواه » [2] . ( اى عايشه اين مرد محبوبترين مردان و گرامىترين ايشان نزد من است حق او را بشناس و احترام او را حفظ كن . « محب طبرى » در « رياض النضرة » آن را به « خجندى » نسبت داده با اين زيادت كه معاذه گفت : اين خاطره در دلم بود تا عايشه بلواى جمل را به راه انداخت و به مدينه برگشت ، پس روزى نزدش رفتم و گفتم : اى ام المؤمنين امروز قلبت با
[1] ابن سعد ، طبقات ، ج 8 ، ص 76 . [2] ابن اثير ، اسد الغابة ، ج 5 ، ص 547 - ابن حجر ، الإصابة ، ج 8 ، ص 183 .
439
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 439