نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 437
« سيكون بينك و بين عائشة امر قال : انا يا رسول الله ؟ قال : نعم قال : انا ؟ قال : نعم قال : فأنا اشقاهم يا رسول الله ؟ قال : لا و لكن اذا كان ذلك فاوردها الى مأمنها » . ( به زودى بين تو و عايشه امرى پيش مىآيد ، على ( عليه السلام ) پرسيد يا رسول الله من ؟ فرمود : بلى عرض كرد : من ؟ ! فرمود : بلى ، عرض كرد آن وقت از بين من و او بدبختتر من خواهم بود ؟ فرمود : نه ، و لكن وقتى اين قضيه پيش آمد او را به مأمنش برگردان ) [1] . اين روايت را متقى هندى در « كنز العمال » [2] آورده و آن را به مسند احمد بن حنبل و طبرانى نسبت داده ، هيثمى هم آن را در « مجمع الزوائد » [3] نقل كرده و به احمد و بزاز و طبرانى نسبت داده و رجال آن را توثيق كرده است . بخارى در صحيح خود در كتاب « بدء الخلق » باب نامهء رسول خدا به كسرى و قيصر و نيز در كتاب فتن خود مىگويد : عثمان بن هيثم براى ما حديث كرد كه « عوف » از « حسن » از « ابو بكرة » روايت كرده كه گفت : « خداى تعالى مرا با كلمه اى كه از رسول خدا شنيدم ، فائده زيادى داد ، چه در جنگ جمل نزديك بود كه به اصحاب جمل بپيوندم و با على ( عليه السلام ) بجنگم ولى آن كلمه مرا نجات داد . داستانش چنين بود كه وقتى رسول خدا شنيد كه ايرانيان دختر كسرى را به سلطنت خود نشاندند فرمود : « رستگار نمىشوند مردمى كه زنى والى امر آنان باشد » در جريان عايشه به ياد آن حديث افتادم و خداوند با همان حديث مرا حفظ فرمود . ابن سعد در طبقات به سند خود از « عطاء بن يسار » روايت كرده كه رسول خدا به همسران خود فرمود : « ايّكنّ اتّقت الله و لم تأت بفاحشة مبيّنة و لزمت ظهر حصيرها فهى زوجتى في الآخرة » [4] .
[1] احمد بن حنبل ، مسند ، ج 6 ، ص 393 . [2] متقى ، كنز العمال ، ج 6 ، ص 37 . و الخصائص ، ج 2 ، ص 137 . [3] هيثمى ، مجمع الزوائد ، ج 7 ، ص 234 . [4] ابن سعد ، طبقات ، ج 8 ، ص 208 .
437
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 437