نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 160
( 1 ) پرچم را فردا به دست مردى مىدهم كه خدا و رسولش را دوست مىدارد و خدا و رسولش نيز او را دوست مىدارند ، بسيار حمله كننده و غير فرّار است بر نمىگردد تا اين كه خداوند با دست او ( قلعه را ) فتح كند سپس پرچم را به على ( عليه السلام ) داد خداوند آن را با دست على گشود . ( 2 ) ثعلبى در تفسير آيهء : * ( وَيَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً وَيَنْصُرَكَ الله نَصْراً عَزِيزاً ) * : ( و به راه راست هدايتت فرمايد و پيروزى شكستناپذيرى نصيب تو كند ) ، گفته است كه اين آيه در خصوص فتح خيبر بوده است . گفت : رسول خدا مردم خيبر را محاصره كرد ( اين محاصره به طول انجاميد ) به مسلمانان فشار و تنگى زيادى رسيد ، پيامبر پرچم را به دست عمر بن خطاب داد و كسانى كه مىخواستند با او بروند ، رفتند با مردم خيبر روبرو شدند ، عمر و يارانش ( بدون اين كه كارى از پيش ببرند ) به سوى پيامبر بر گشتند در حالى كه او همراهان خود را مىترساند و همراهانش نيز او را مىترسانيدند در آن حال پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم سر درد گرفته بود و از خيمه بيرون نمىآمد . پس از آن ابو بكر پرچم پيامبر را گرفت ، رفت تا جنگ كند ، ولى برگشت دوباره پرچم پيامبر را عمر گرفت و جنگ كرد ( و بدون فتح و پيروزى ) برگشت و جريان را به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم خبر دادند فرمود : « اما و الله لأعطينّ الرّاية غدا رجلا يحبّ الله و رسوله و يحبّه الله و رسوله يأخذها عنوة » . ( به خدا قسم فردا پرچم جنگ را به دست مردى مىدهم كه خدا و رسولش را دوست مىدارد و خدا و رسولش او را دوست مىدارند و قلعه را با غلبه فتح كند . ( موقعى كه پيامبر اين جمله را فرمود ) على ( عليه السلام ) در آنجا حاضر نبود ، چون فردا شد ، ابو بكر و عمر و مردانى از قريش به سوى پرچم گردن كشيدند و اميد هر يك از آنها اين بود كه صاحب آن رتبه ، او باشد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلَّم « سلمة بن اكوع » را به دنبال على ( عليه السلام ) فرستاد على ( عليه السلام ) شترى داشت با آن آمد و شتر را در نزديك
160
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 160