نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 119
دانشمند كلامى : آيا بر وى واجب نبود كه مردم را از امامت خود آگاه كند ؟ مأمون : امامت نه به عملى است كه امام در باره خود انجام دهد و نه به عملى است كه مردم براى او انجام دهند ، نصب امام فقط به دستور خدا مىباشد چنان كه در بارهء ابراهيم فرموده است : * ( إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً ) * [1] و در بارهء داود چنين فرموده است : * ( يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الأَرْضِ ) * [2] . بنا بر اين امام از جانب خدا تعيين مىشود و خداوند آن كس را كه در نسب ، شريف و در نهاد و منشأ ، پاك و پاكيزه و در آينده معصوم از گناه و لغزش باشد به عنوان امام اختيار مىكند ، و اگر عنوان امامت به سبب عملى باشد كه امام انجام داده است علت امامت وى آن فعل خواهد بود . بنا بر اين اگر خلاف آن را انجام دهد خود به خود از امامت معزول مىشود . پس در واقع چنان امامى از جانب افعال خود امام خواهد بود . ديگرى از متكلمان : چرا على با ابو بكر و عمر نجنگيد چنان كه با معاويه جنگيد ؟ مأمون : « چرا نه ؟ » طلب دليل است و « نجنگيد » نفى است براى نفى نبايد دليل آورد ، همانا استدلال براى اثبات است اكنون بايد در كار على بنگريم كه آيا از جانب خدا به امامت برگزيده شده است يا از جانب غير خدا اگر درست باشد كه انتخابش از جانب خدا بوده است شك در تدبيرش كفر است به دليل گفته خداوند : * ( فَلا وَرَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيماً ) * [3] . زيرا هر كارى را كه فاعل انجام دهد تابع
[1] بقره ، آيه 124 - ترجمه : همانا من ترا براى مردم امام قرار دادم . [2] ص 26 ، آيه 26 - ترجمه : اى داود ما ترا در روى زمين خليفه قرار داديم . [3] نساء ، آيه 65 - ترجمه : پس نه ، سوگند به پروردگارت ايمان نمىآورند تا اينكه ترا حاكم قرار دهند در آنچه در ميانشان خصومت وجود دارد ، پس نمىيابند در نفسهاى خود شكى بر آنچه تو داورى كرده اى و به يقين تسليم مىشوند .
119
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 119