نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 118
با اين كه مىدانست در ميان آنان ، هم عاصى وجود دارد و هم مطيع ، و اين امر مانع ارسال پيغمبر نشد . متكلمى ديگر : از پيغمبر روايت شده است كه فرمود : آنچه را مسلمانان خوب بدانند در نزد خداوند خوب است و آنچه را بد بدانند در نزد خدا بد است . مأمون : اگر مقصود از اين گفتار ، همه مسلمانان باشد ، چنان چيزى وجود ندارد ، زيرا اجتماع همه بر يك انديشه امكان ندارد و اگر مقصود بعضى باشد ، پس هر گروهى در بارهء پيشواى خود خبرهاى خوب روايت كردهاند ، چنان كه شيعه در بارهء على و حشويه در باره غير على ، پس چگونه موضوع امامت اثبات خواهد شد ؟ ديگرى از متكلمان : بنا بر اين رواست كه گمان كنيم اصحاب محمد صلى الله عليه و آله و سلَّم دچار خطا شدهاند . مأمون : چگونه گمان كنيم كه خطا كردهاند و همگى بر گمراهى اجتماع كردهاند ، با اين كه نه از واجبى آگاهى دارند و نه از سنّتى ، زيرا شما گمان مىكنيد كه امامت نه از واجبات خداوند است و نه از سنتهاى پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلَّم بنا بر اين چگونه در آنچه به گمان شما فرض و سنتى نيست خطا وجود دارد ؟ يكى ديگر از متكلمان : اگر شما مدعى امامت على هستيد دليل خود را بياوريد . مأمون : من مدعى نيستم بلكه من اقرار به امامت على دارم و آوردن دليل و شاهد بر مدعى است نه بر مقرّ و مدعى آن كس است كه گمان مىكند كه نصب و عزل به دست اوست و صاحب اختيار مطلق مىباشد ، در اين صورت دليل و شاهد او يا از شركاى اوست كه آنان دشمن هستند يا از غير شركاى وى و چنان غيرى وجود ندارد ، بنا بر اين چگونه براى اثبات ادعاى خود مىتواند دليل اقامه كند ؟ ديگرى از متكلمان : بنا بر اين پس از رحلت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلَّم على چه كار مىبايد انجام مىداد ؟ مأمون : همان كارى را كه انجام داد .
118
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 118