نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 364
و از شناختن احوال و اقوال آنها دور افتاديد و اگر با اين قوم معاشرت و آميزش داشتيد ، اين قوم را داراى علم و ورع و امانت و صيانت مىيافتيد ، به طورى كه شهادت مىداد نزد شما لسان حال و بيان مقال كه اين قوم از كسانى هستند كه مىتوانند مورد اعتماد و وثوق باشند . ( 1 ) و بسيار عجيب و شگفت انگيز است كه عدهء زيادى از مسلمانان و پيروان مذاهب چهارگانه در تعظيم و بزرگداشت اهل بيت به خصوص على و فاطمه و حسن و حسين روايات زيادى نقل كردهاند اما ديدى كه با على ( عليه السلام ) چگونه رفتار كردند و چطور از حقش منع نمودند و خلافتش را از دستش ربودند ، و منزلتش را پائين آوردند و قصد كردند به آتش بسوزانند و حرمتش را بشكنند اما راجع به فاطمه آنچه ظاهر شده از اذيتشان مشهور است و او را ترك كردند تا اين كه جانش را از دست داد . علت صلح امام حسن ( عليه السلام ) ( 2 ) امام حسن ( عليه السلام ) بعد از شهادت پدرش على بن ابى طالب ( عليه السلام ) به قدرى بىكس و بىياور و درمانده شد كه مجبور گرديد ، با معاويه صلح كند ! از آن بدتر اين كه بعضيها او را سرزنش كردند كه چرا با معاويه صلح كرد ؟ ! و بعضى افراد نادان و سفيه گفتند : كه حسن بن على خلافت را به معاويه فروخت ! ! جواب از صلح امام حسن ( عليه السلام ) به چند وجه است : 1 - يكى از آنها جوابى است كه خود امام داده است ، چنان كه ابو سعيد عقيصا گفت به حسن بن على ابن ابى طالب گفتم : اى فرزند رسول خدا چرا با معاويه صلح و سازش كردى ؟ امام فرمود : اى ابو سعيد : آيا من حجت خدا بر بندگانش نيستم ؟ ! آيا من امام آنها بعد از پدرم نمىباشم ؟ ! گفتم : چرا . فرمود : آيا من آن كسى نيستم كه رسول خدا در بارهء من و برادرم
364
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 364