نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 601
آوردند . بعد على عليه السلام بلند شد مشكى را برداشت رفت به سر چاهى كه بسيار گود بود و از آن چاه با مشك پايين رفت . پس خداوند به جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل ، وحى فرمود : برويد به محمد و برادرش على كمك كنيد ، آب به آنها بدهيد . . . تا آخر حديث . مؤلف مىگويد : اين احاديث شريف صراحت دارد در اين كه على عليه السلام امام اولياء مىباشد و مطلوب ما هم همين است . باز هم اينها دلالت دارند به اين كه على عليه السلام نور اطاعتكنندگان و كلمه اى است كه خداوند بر متقين آن را لازم دانسته است . باز هم دلالت بر اين دارد كه هر كس على عليه السلام را دوست بدارد ، خدا را دوست داشته است و هر كس به او اطاعت كند به خداوند اطاعت كرده است . پس از اينها لازم مىآيد كه محبت على عليه السّلام و اطاعت او به مردم لازم باشد و دشمنى و مخالفت با وى حرام باشد . باز هم اين حديثها نشان مىدهند كه خداوند قلب على عليه السلام را جلا داده و ايمان را براى او بهار نموده است و على عليه السلام را پرچم هدايت و مناره ايمان و امام اولياء و نور همه اطاعتكنندگان قرار داده است و او را خداوند براى محمد برادر نموده و به ملائكه امر كرده كه به او كمك كنند . پس همه اين فضيلتها لازمه امامت على عليه السلام مىباشد . 22 - و قد نقل جماعة من العلماء عن ابن شيرويه الديلميّ أنّه روى في كتاب الفردوس عن حذيفة بن اليمان قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : لو يعلم الناس متى سمّي عليّ أمير المؤمنين ما أنكروا فضله ، سمّي أمير المؤمنين و آدم بين الماء و الطين ، قال الله * ( وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ) * فقالت الملائكة : بلى . فقال الله : أنا ربّكم و محمّد نبيّكم و عليّ أميركم . جماعتى از علماء از ابن شيرويه ديلمى نقل كردهاند كه او در كتاب الفردوس اين حديث را از حذيفه يمانى از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده كه حضرت
601
نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 601