هلاك نمود و « بلبيس » را كشت . و اگر عقوبت بعضى از اشرار و مثوبت جمعى از اخيار را براى مصالح بسيار تأخير كند به دار القرار ، موجب بطلان تدبير عزيز جبار نيست زيرا كه بعضى از پادشاهان زمين گاه است كه انتقام بعضى از نافرمانان و انعام گروهى از مطيعان را براى مصلحتى چند تأخير مىكنند و منافى تدبير ايشان نيست ، بلكه عقلا اينها را از تدبيرات حسنهء ايشان مىشمارند . و هر گاه براهين قطعيه و دلايل يقينيه دلالت كند بر آن كه اشياء را خالق حكيم قادرى هست بايد كه آنچه بينند حمل بر حسن تدبير او كنند زيرا كه صانع خلق خود را مهمل و ضايع نمىگذارد مگر به يكى از سه وجه : اول - آن كه عاجز باشد . دوم - آن كه جاهل باشد به كيفيت تدبير . سوم - آن كه شرارت او مانع باشد از ايصال خير و نفع به عباد ، و جميع اينها در حقّ خالق عالم جلّ و علا محال است زيرا كه خالق چنين خلقى با اين عظمت و وسعت و كمال عاجز نمىباشد و نظام چنين كه در عالم مشاهده مىشود و مصالحى كه در هر چيز به عمل آمده از جاهل به وجود نمىآيد و چنين صانعى را به جهل نسبت نمىتوان كرد و خداوند با اين كمال و رفعت و با اين لطف و رحمت و منعم به اين جلايل نعمت به شرارت و خسّت منسوب نمىباشد . پس معلوم شد كه صانع اين خلق به حسن تقدير تدبير خلق خود