اگر گويند كه : چون گفتى كه عصمت به جبر منافات با استحقاق دارد ، ممكن بود كه بدون عصمت مردم را تكليف نمايد و به هر حال ايشان را به بهشت برد و هر كه خواهد كه نعيم اخروى با استحقاق بيابد ، اطاعت كند و هر كه نخواهد و به نعيم بىسعى راضى باشد بدون عمل ثواب بيابد . جواب گوئيم كه : اگر اين راه بر مردم گشوده شود كه با وجود گناه ثواب يابند و بيم عقاب نداشته باشند هر آينه در ارتكاب فواحش و معاصى اكثر خلق چندان مبالغه نمايند كه فساد در زمين پيدا شود و يك ديگر را بكشند و ظلم و بيداد كنند و حكمت عدل حق تعالى باطل گردد و تدبير به تعطيل مبدّل شود و فساد اين امر در غايت ظهور است . [ اشكال ديگر ] و گاهى اين ملاحده معطَّله [1] در ابطال تدبير و انكار خالق خبير چنگ مىزنند به آفتها كه در ميان خلق به هم مىرسد و نيكوكار و بد كار را فرو مىگيرد و بد كار نجات مىيابد . مىگويند در تدبير حكيم روا باشد كه نيك و بد در اينها مساوى
[1] . معطلهء عرب عبارت بودهاند از : الف ، منكران صانع و بعث و قيامت كه در اصطلاح قرآن ، دهريان و طبيعتگرايان خوانده شدهاند . رجوع كنيد به الجاثية ، 24 ، و الاعراف 185 . ب : گروهى كه خدا را قبول داشتهاند ولى بعث و نشور را انكار مىكردند . ج : گروه سوم بت پرست بوده و انبيا و رسولان را قبول نداشتهاند . نك : ملل و نحل ، ج 2 ، ص 253 ، چاپ قاهره .