باشند ، يا آن كه حال بد كردار بهتر از حال نيكوكار باشد . پس جواب مىگوئيم كه : اين آفتها و بلاها اگر چه به صالح و طالح هر دو مىرسد ، اما حق تعالى صلاح هر دو صنف را در اين دانسته ، اما صالحان به سبب بلا متذكر مىشوند نعمتهاى حق تعالى را كه در حال صحّت به ايشان عطا كرده و اين باعث شكر و صبر ايشان مىگردد ، و اما طالحان و بد كرداران زيرا كه چون اين بلاها به ايشان رسد طغيان ايشان را كم مىكند ، و منع مىنمايد ايشان را از معاصى و فواحش . و اگر از آن بلا سلامتى يافتند براى دو صنف نفع مىبخشد ، زيرا كه صلحا در بر و نيكى و صلاح مىافزايند و بصيرت ايشان زياده مىگردد ، و فجّار و اشرار رأفت و رحمت پروردگار خود را مىدانند و احسان ملك منّان بدون استحقاق ايشان ، ترغيب مىكند ايشان را بر نيكى و عفو نسبت به كسى كه بدى كند به ايشان . و شايد كسى گويد كه : آنچه گفتيم ( در تلف شدن اموال است ، پس چه مىگويد در آنچه مردم در بدنهاى خود به آن مبتلا مىشوند و موجب تلف شدن ايشان مىگردد مانند : سوختن و غرق شدن به سيل و زلزله ؟ در جواب مىگوئيم كه : در اينها نيز رعايت مصلحت هر دو صنف شده است ، اما نيكان و ابرار زيرا كه در مفارقت دنيا راحت مىيابند از تكاليف آن و نجات مىيابند از مكاره آن . و امّا اشرار و فجّار زيرا كه كفّارهء بعضى از گناهان ايشان مىشود و ايشان را مانع مىگردد از ازدياد معاصى .