غرايب حكمتهاى خلقت حيوان مثل آنچه دانستى از عجايب صنعتهاى غير آن . [ كيفيت بناى بدن حيوانات ] فكر كن : در بناى بدنهاى حيوان كه خالق انس و جان چگونه ترتيب داده است كه نه بسيار صلب است مانند سنگ . اگر چنين مىبود خم نمىشد و اعمال از او متمشّى نمىشد ، و بسيار نرم نيست زيرا كه اگر چنين مىبود بر پا نمىتوانست ايستاد ، و محلّ امور شاقّه نمىتوانست شد ، پس ظاهر بدن را گوشت نرم قرار داده است و در ميانش استخوانهاى صلب تعبيه كرده كه آن را نگاه دارد و استخوانها را به عصبها و پيهها و رگها بر يك ديگر بسته و محكم گردانيده كه از يك ديگر نپاشد و بر روى همه پوستى كشيده كه محافظت همه نمايد . و شبيه است به اين خلقت صورتها كه مىسازند از چوبها و مىپيچند به جامهها و به يك ديگر مىبندند چوبها را ، ريسمانها و به روى آنها صمغى طلا مىكنند ، پس آن چوبها به مثابهء استخوانهاست و جامها به منزلهء گوشت ، و ريسمانها به منزلهء اعصاب و عروق و صمغى كه طلا مىكنند به منزله پوست . اگر جايز باشد كه حيوان زنده حركتكننده خود به هم رسيده باشد بىصانعى ، جايز خواهد بود كه آن مثال بىجان بىصانعى به عمل آمده باشد ، و هر گاه عقل در صورت بىجان تجويز ننمايد كه بىصانعى به وجود آيد به طريق اولى در حيوان صاحب احساس و ادراك تجويز نخواهد نمود . پس