responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : التوحيد ( فارسي ) نویسنده : المفضل بن عمر الجعفي    جلد : 1  صفحه : 122


بعد از اين ، تفكَّر نما در بدن چهار پايان كه مانند بدن انسان از گوشت و پوست و استخوان آفريده شده و شنوائى و بينائى به او داده كه آدمى در حاجت خود او را به كار تواند فرمود زيرا كه اگر كر و كور مىبود آدمى از آن منتفع نمىشد و به هيچ كار او نمىآمد و ذهن و عقلى كه به انسان عطا فرموده به آن نداده تا ذليل انسان و فرمان بردار او گردد و در هنگامى كه خواهد بارهاى گران بر او بار كند و او را به امور شاقّه باز دارد امتناع ننمايد .
اگر كسى گويد كه ، آدمى را غلامان هستند كه با وجود عقل و شعور فرمان او مىبرند و امور شاقّه را به امر او متحمل مىشوند ، جواب گويم كه : اين صنف از مردم بسيار كمند . و اكثر مردم متحمّل نمىشوند امرى چند را كه چهارپايان رو بر نمىتابند از بار كشيدن و آسيا گردانيدن و اشباه آنها و قيام به اين امور نمىتوانند نمود .
و ايضاً اگر آدميان متحمّل امورى شوند كه چهار پايان متحمّل آنها هستند ، هر آينه از ساير كارهاى خود باز مانند زيرا كه به جاى هر شترى و استرى جماعت بسيار از آدميان مىبايد كه كار آن را متحمّل شوند . پس همهء مردم بايد متوجه اعمال چهار پايان گردند و از صنعتها و اعمال خود باز مانند و تعبهاى عظيم كه بر ايشان وارد شود و تنگدستى و اضطرارى كه در معاش ايشان روى دهد . فكر كن اى مفضّل ! در اين سه صنف از حيوان يعنى انسان و چهار پايان و مرغان هر يك را آنچه مناسب حكمت وجود او است به او عطا كرده ، پس آدميان را مقدّر ساخته كه صاحب عقل و زيركى

122

نام کتاب : التوحيد ( فارسي ) نویسنده : المفضل بن عمر الجعفي    جلد : 1  صفحه : 122
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست