نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 71
به على امير المؤمنين كرده ، فرمود : آيا نمىپسندى كه منزلت تو نسبت به من مانند منزلت هارون نسبت به موسى باشد با اين فرق كه پس از من پيامبرى نخواهد بود ؟ على گفت : از خدا و رسولش راضى و خشنودم . سپس سعد گفت : اين چهار منقبت ، و اگر مايل باشيد منقبت پنجمى هم به شما باز گويم ، گفتيم : البته كه مىخواهيم . گفت : در حجّة الوداع با رسول خدا ( ص ) بوديم ، در راه بازگشت از مكَّه در غدير خم فرود آمد و به جارچى خود فرمود جار زند : هر كس كه من مولا و صاحب اختيار اويم اين على نيز مولاى اوست ، پروردگارا دوست او را دوست بدار ، و دشمن او را دشمن باش ، يار او را يارى نما ، و از آن كس كه ياور او نيست يارى خود دريغ دار . 3 - حبّهء عرنى ، گويد : يك سال پيش از آنكه عثمان بن عفان كشته شود از حذيفة بن اليمان شنيدم مىگفت : گويا مىبينم كه گروهى مادر شما حميرا ( عائشه ) را بر شتر سوار نموده و پيش مىرانند ، و شما هم اطراف و جوانب آن شتر را گرفتهايد ، و قبيلهء ازد - كه خدا بدوزخشان برد - با او هستند ، و بنو ضبّه -
71
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 71