نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 333
و آن جماعت را از حركات ناپسند و كلام ناخوش منع نمود و گفت اى قوم اگر شما بغير اذن ما درآئيد من تخريج شما كنم و شكايت بخداى تبارك و تعالى و رسول مجتبى نمايم . برگرديد زياده ازين آزار ما اهل بيت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ندهيد و از سخط الهى و ايذاى حضرت رسالت پناهى بينديشيد . قنفذ چون اين كلمات از آن سيده بنت سيد كائنات استماع نمود خود بدر خانه متمكن گرديد اما باقى لشكر مراجعت بنزد ابا بكر نمودند و گفتند كه فاطمه بنت سيد البشر بعقب در آمد و چنين و چنين گفت و نيز فرمود كه اگر شما بغير اذن من بخانه من درآئيد تخريج شما نمايم و شكايت شما بحضرت ايزد جبار و رسول مختار كنم . عمر چون اين سخن بشنيد بسيار بسيار در غصه و غضب شد و بغايت بخود پيچيد و گفت ما را بزنان و زنان را با ما چكار في الفور برخاست و گفت بغير خليفه رسول خداى تعالى و چند نفر از رؤساى عرب هر كه باشد رفاقت من نمايد و بدر خانه على آيد من تا على را حاضر نگردانم برنگردم و يا خانه على را با هر كه دروست بآتش بسوزانم . بعد از آن عمر خود پشته هيزم بدوش برداشت و گفت هر كه رفيق منست پشته هيزم بردارد . بموجب امر عمر تمامى لشكر از انصار و مهاجر با پشتههاى هيزم بدر خانه فاطمه بنت خير البشر حاضر گشتند بلكه ساير الناس از طايفه مهاجر و انصار مقدارى هيزم همراه برداشتند و خرمنهاى هيزم بر اطراف و جوانب خانه فاطمه بنت نبى الواهب انباشتند . آنگاه عمر آواز بلند گردانيد بنوعى كه بسمع اشرف شاه نجف رسانيد كه يا على بشتاب بخدمت خليفه رسول خداى و باو بيعت نماى و الله بخداى عالم قسم است كه اگر مسارعت و شتاب درين باب ننمائى ترا با هر كه درين خانه است اخراج نمايم و بخدمت خليفه روانه فرمايم و الا بخانه تو آتش اندازم و هر كه دروست با خاكستر
333
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 333