responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 370


سپس از منبر به پايين آمده و ما بهمراه آن حضرت راه افتاديم ، و در ميان راه به حسن بصرىّ كه در حال وضو گرفتن بود رسيده و بدو فرمود : اى حسن در وضوى خود دقّت كن و آداب آن را بجاى آور . او گفت : اى أمير المؤمنين ديروز افرادى را كشتى كه همگى شهادت به توحيد و رسالت داده و نمازهاى پنجگانه را اقامه مىكردند و با تمام آداب وضو مىگرفتند ! . حضرت در پاسخش فرمود : اگر اين گونه بوده و تو شاهد آن بودى پس براى چه به يارى دشمنان ما نشتافتى ؟
حسن بصرىّ گفت : بخدا كه راست فرمودى ، و من آن را تصديق مىكنم ، ماجرا از اين قرار بود كه در روز أوّل جنگ بود كه از خانه بيرون آمده غسل كردم و حنوط به بدنم ماليدم و شمشير را با خود برداشتم ، و من هيچ شكّ و ترديدى نداشتم كه تخلَّف از امّ المؤمنين عائشه كفر است ، ولى وقتى به « خريبه » ( نام محلَّى است در بصره ) رسيدم آوازى مرا ندا ساخت كه : « اى حسن كجا مىروى ؟ برگرد ، كه قاتل و مقتول هر دو ( در اين كارزار ) جهنّمى هستند » ، پس با حالتى ترسان بازگشته و در خانه‌ام نشستم ، پس چون روز دوم رسيد هيچ شكّ نكردم كه تخلَّف از امّ المؤمنين عائشه كفر است ، پس همچون روز گذشته حنوط به بدن ماليده و سلاح بر كمر بسته و قصد رفتن به كارزار را نمودم ،

370

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 370
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست