responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 343


و از آن ازدحام خودتان نيز به هلاكت رسيد ، من نيز ناچارا دست خود باز كردم و شما از روى اختيار [ و در نهايت آزادى ] با من بيعت كرديد ، و در پيشاپيش شما طلحه و زبير آزادانه بدون هيچ ناچارى با من بيعت كردند ، سپس چيزى درنگ نكردند كه از من اجازهء [ رفتن به مكَّه و بجا آوردن ] عمره خواستند . و خدا مىداند كه اينان تنها قصدشان پيمانشكنى بود ، پس دوباره پيمان خود را در اطاعت نمودن و فرمانبردارى از خود تازه كردم و [ از ايشان پيمان گرفتم كه فتنه اى را برپا نكنند و ] براى امّت موجبات نابودى و بلا پديد نيارند ، و آن دو با من [ اين چنين ] پيمانى بستند ، و سپس با من وفا نكردند و بيعت مرا شكسته پيمان خود را بهم زدند ، شگفتا از اينان كه در برابر أبو بكر و عمر رام شدند ولى با من به مخالفت برخاستند ، در صورتى كه من كمتر از آن دو مرد نيستم و اگر بخواهم بگويم مىگويم : « بار خدايا بخاطر اين كارشان بر آنان غضب فرما و مرا بر آن دو پيروز گردان » ! .
69 - و آن حضرت عليه السّلام در بين سخنان ديگرى فرمود : و اين طلحه و زبير نه از خاندان نبوّت و پيغمبرى هستند و نه از فرزندان رسول خدا ، و چون ديدند پس از سالها خداوند حقّ ما ( خلافت و زمامدارى ) را به ما بازگرداند يك سال تمام بلكه يكماه تمام درنگ نكردند تا اينكه مانند روش گذشتگان خود از جاى جستند كه حقّ مرا ببرند ، و گروه مسلمانان را از دور من پراكنده و پخش كنند [ اين گفتار را فرمود ] سپس بر آن دو نفرين كرد .

343

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 343
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست