responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 274


مسجد آمد ولى هيچ كس از ايشان را در آنجا نديد ، و دريافت كه چه شده ، پس بر سر قبر رسول خدا صلَّى الله عليه و آله نشست .
حضرت فرمود : در اين ميان عمر از كنار آن حضرت عبور كرده و گفت : اى علىّ ، چيزى كه مىخواستى نشد ! ! پس آن حضرت نيز بر همه چيز واقف شده و به منزل خود بازگشت .
« احتجاج سلمان فارسىّ رضى الله عنه بر عمر بن خطَّاب در پاسخ به نامه اى كه به او نگاشت » « وقتى كه او پس از حذيفة بن يمان از طرف عمر والى مدائن شده بود » 54 - * ( بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ) * ؛ از سلمان غلام رسول خدا صلَّى الله عليه و آله به عمر بن خطَّاب :
امّا بعد ؛ اى عمر نامهء تو به دستم رسيد ، نامه اى كه در آن مرا مورد سرزنش و توبيخ خود ساخته ، و در آن گفته بودى كه من تو را به امارت مدائن بدان خاطر مبعوث نمودم ، و بلكه امر نمودى به اينكه دنبالهء شيوه و روش حذيفه را بگيرى و از روزگار امارت و سيره و روش او موشكافى كرده و ما را از جميع افعال او خواه قبيح و خواه حسن عالم و واقف گردانى . ولى اى عمر ! خداوند عزّ و جلّ مرا از اين عمل باز داشته ، آنجا كه فرموده : * ( يا ) *

274

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 274
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست