responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 195


خواست شمشير كشد ولى مانعش شدند ، و شمشيرى از آنان گرفت تا دفاع كند ولى جمعيت او را محاصره كرده و شمشيرش را ستاندند ، و از اطراف آن حضرت را محاصره نموده و ريسمانى سياه بر گردن مباركش انداختند ، با مشاهدهء اين وضع دردانهء رسول خدا بىتاب شده و خواست كه ميان همسر و پسر عمويش و آنان حائل شده و مانع شود ، كه قنفذ ملعون تازيانه اش را به تندى بر بازوى مبارك صدّيقهء طاهره فرود آورد ! ! اثر اين ضربه تا دم وفات در بازوى آن حضرت همچون دمبل باقى بود . در اين حال أبو بكر به قنفذ پيغام فرستاد كه علىّ را نزد من بياور ، و اگر فاطمه ممانعت كرد او را بزنيد و از نزد علىّ دورش سازيد ، با اين پيغام كار بالا گرفت و قنفذ با شدّت عمل بالاترى وارد صحنه شد و در نهايت قساوت و شدّت دخت گرامى پيامبر را ميان فشار درب و ديوار قرار داده و شدّت اين كار بحدّى بود كه پهلوى آن بانو شكست و بچّهء داخل شكم سقط شد ! ! در اثر اين عمل ددمنشانه آن بانوى گرامى تا آخر عمر پيوسته زمينگير و بسترى شد تا اينكه به همين دليل مظلومانه به شهادت رسيد ، صلوات الله عليها .
سپس آن حضرت را به مسجد كشيدند تا اينكه نزد أبو بكر رسيدند ، در آن جمع عمر با شمشير بالاى سر أبو بكر ايستاده بود و همراه او خالد بن وليد و أبو عبيدهء جرّاح و سالم و مغيرة بن شعبه و اسيد بن حسين و بشير بن سعد و الباقى آن مجمع در اطراف أبو بكر مسلَّح شده نشسته بودند . حضرت علىّ عليه السّلام در حالى وارد مسجد شد كه مىفرمود : بخدا سوگند اگر شمشيرم در دستانم مىبود خود درمىيافتيد كه هرگز بمن غالب نمىشديد ،

195

نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 1  صفحه : 195
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست