نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 196
و بخدا سوگند كه من خود را در باب تلاش و كوشش در اتمام حجّت هيچ ملامت و سرزنشى نخواهم كرد زيرا در آن كوتاهى نكردم ، اگر فقط چهل مرد با من همراهى و يارى مىنمودند مسلَّما اين جماعت و گروهتان را بهم مىزدم ، پس لعنت خدا بر آن گروهى كه با من بيعت نمود سپس مرا وانهاده و تنها گذاشت . عمر با لحنى بسيار تند به آن حضرت گفت : بيعت كن ! فرمود : اگر بيعت نكنم چه مىشود ؟ گفت : اگر بيعت نكنى تو را با خوارى و ذلَّت خواهيم كشت . فرمود : با اين كار بندهء خدا و برادر رسول خدا را كشتهايد . أبو بكر گفت : بندهء خدا درست است ، ولى برادر رسول خدا را قبول نداريم . فرمود : آيا شما منكر پيمان برادرى ميان من و رسول خدا مىباشيد ؟ - و اين كلام را سه بار تكرار فرمود - سپس رو به آن مجمع نموده و فرمود : اى گروه مهاجر و انصار ! شما را به خدا قسم ، مگر نشنيديد كه در روز غدير خمّ چنين و چنان گفت ؟ و در غزوهء تبوك چه گفت ؟ - آن ولىّ خدا از گفتن هيچ كلامى كه پيامبر در شأن او در حضور امّت گفته بود دريغ نكرده و همه را تذكَّر داد - و در پايان هر كدام همه تأييد كرده و مىگفتند : آرى بخدا درست است . أبو بكر احساس خطر كرد كه نكند تمام مردم ياريش نموده و از او دفاع كنند ، بهمين خاطر شتابان گفت : آنچه گفتى همهء ما با گوشهايمان شنيده و در دل ضبط نمودهايم ، ولى خود شنيدم كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله پس از تمام اينها فرمود : ما اهل بيت را خداوند برگزيد
196
نام کتاب : الاحتجاج ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 196