نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 92
5553 - و عبد الله بن جعفر حميرى ، از حسن بن مالك روايت كرده است كه گفت : به آن امام - يعنى علىّ بن محمّد عليهما السّلام - نوشتم : مردى مرده است در حالى كه در زمان حيات خود هر چيزى را كه داشته بشما اختصاص داده ، و او در آن زمان اولادى نداشته است ، سپس بعد از انجام اين امر از وجود فرزندانى برخوردار شده است ، و مبلغ مال او سه هزار درهم است ، و من اكنون هزار درهم را براى شما فرستادهام ، پس اگر صلاح بدانى - خدا مرا فدايت كناد ! - نظر خود را به من اعلام فرماى ، تا آن را به كار بندم . امام در پاسخ نوشت : آن مال را بنفع ايشان آزاد ساز . شرح : « اطلاق دو سوّم مال يا به جهت عدم تنفيذ ورثه بوده يا چون صغير بودهاند يا براى عدم اقباض » . 5554 - و محمّد بن يعقوب كلينىّ - رضى الله عنه - از محمّد بن يحيى ، از محمّد بن عيسى بن عبيد روايت كرده است كه گفت : به امام علىّ بن محمّد عليهما السّلام نوشتم : مردى - خدا مرا فداى تو كناد - چيزى از مال خود را براى شما قرار داده ، و پس از آن به آن مال محتاج شده . در اين صورت آيا آن را براى خود بردارد ، يا براى شما بفرستد ؟ امام فرمود : تا هر زمان كه آن را از دست خود خارج نساخته در اتّخاذ تصميم مختار است ، و در صورتى هم كه آن مال بدست ما ميرسيد ، هر آينه رأى
92
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 92