نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 239
لازم مىآمد كه بخشى از وجود آدم با بخش ديگر آن ازدواج كرده باشد ، و براى او روا نميبود كه خرما بخورد ، زيرا لازمه آن اين ميبود كه بخشى از وجود خود را خورده باشد ، و همچنين كبوتر را و به همين جهت : 5703 - پيمبر صلَّى الله عليه و آله راجع به نخل فرمود : در بارهء عمّه تان بخير و خوبى عمل كنيد . 5704 - و عاصم بن حميد ، از محمّد بن قيس از امام أبو جعفر باقر عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود : در آن ميان كه شريح قاضى در مجلس قضاء بود ، زنى نزد او آمد ، و گفت : أيّها القاضى ، ميان من و دشمنم قضاوت كن ، و شريح گفت : دشمن تو كيست ؟ زن گفت : تو ، قاضى گفت از سر راه او بيكسو رويد ، پس حاضران بيكسو رفتند ، تا زن بدرون آمد . پس شريح گفت : چه ظلمى بر تو رفته است ؟ زن گفت : آنچه مردان و زنان دارند من به تنهائى دارم . شريح گفت : امير المؤمنين عليه السّلام در اين باره بر وضع مجراى ادرار قضاوت مىكند ، زن گفت : من با هر دو ادرار ميكنم . و هر دو يكوقت آرام ميگيرند . شريح گفت : به خدا قسم من چيزى عجيبتر از اين نشنيدهام ! زن گفت : در اين ميان چيزى عجيبتر وجود دارد ، شريح گفت : آن چيست ؟ زن گفت : شوهرم با من مجامعت كرده ، و من از او
239
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 6 صفحه : 239