نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 37
ولى آن افراد كه در زمان امير المؤمنين عليه السّلام بودند در تعيين مقدار مال پدر آن جوان با جوان اختلاف كردند ، و گويند : امير المؤمنين عليه السّلام با قرعه به طرز مخصوصى بمسأله پايان داد . 3256 - حضرت امير عليه السّلام در باره زنى كه ادّعا مىكرد شوهرش با كنيز وى بدون اجازهء او همبسترى كرده است ، از مرد پرسيد : چه مىگوئى ؟ مرد گفت : من بدون اذن خود همسرم يعنى صاحب كنيز با او همخوابه نشدم ، حضرت بزن گفت : اگر تو راستگو درآمدى شوهرت را رجم و سنگسار خواهيم كرد و اگر دروغگو بودى به تو حدّ مفترى خواهيم زد ، در اين هنگام اقامهء نماز گفته شد و حضرت به نماز ايستاد ، زن در نماز فكر كرد كه اگر ثابت شود بدون اذن او شوهرش با كنيز همبستر شده ، رجم خواهد شد و چاره اى جز رجم نيست و اگر دروغش ثابت شود حدّ تازيانه اش حتمى است ، لذا پس از نماز از مسجد خارج شد و ديگر به امير المؤمنين عليه السّلام مراجعه ننمود و حضرت هم از وى نپرسيد . 3257 - دو مرد نزد على عليه السّلام آمده و شهادت دادند كه اين مرد زره اى
37
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 37