نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 210
3583 - سدير صيرفى گويد : به امام صادق عليه السّلام عرض كردم كه از حسن بصرى خبرى به گوش من رسيده كه اگر راست باشد فإنّا لله و إنّا إليه راجعون . يعنى كار ما تمام است ، حضرت پرسيد آن چيست ؟ عرض كردم : به من گفتهاند كه وى گفته است : « اگر مغزم از حرارت خورشيد به جوش آيد به سايهء ديوار صرّاف پناه نبرد ، و اگر كبدش از تشنگى قطعه قطعه شود از خانهء صرّاف آب نطلبد . » و اين در حالى است كه صرّافى ، كار و شغل من است و بر اساس اين كار و درآمد حاصل از آن گوشت و خون من روئيده و با همين درآمد به حجّ و عمره رفتهام ، سدير گويد : آن حضرت نشست ، سپس فرمود : حسن بصرى باطل گفته و ياوه سروده است ، از روى حساب دقيق تحويل بگير و از روى حساب دقيق تحويل بده ، و چون هنگام نماز شد هر چه در دست دارى به جاى گذار و براى نماز برخيز ، آيا ندانستى اصحاب كهف همه صرّاف بودند . مؤلَّف كتاب - شيخ صدوق رحمه الله - گويد : مراد ، صرّاف كلام است نه صرّاف دينار و درهم . شرح : « صرّافى شغلى بوده كه در آن با نقدين يعنى دينار و درهم مسكوك سر و كار داشتهاند و شخص صرّاف پولهاى مختلف را مىشناخته و مقدار ارزش هر كدام را مىدانسته و عيار آن را تميز مىداده است و تعويض آن را با پول هر محلّ براى مسافران يا تجّار انجام مىداده و حقّ الصّرف مىگرفته است ، و مقدّسين از اين شغل ابا
210
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 4 صفحه : 210