نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 353
« ان سلَّس غسق » يعنى او را در تاريكى وارد مىكند . « مع هن و هنيّ » يعنى افراد پست و زبون از مردم ، عرب مىگويد : « فلان هنيّ » مصغّر « هن » يعنى او فردى كوچك است ، از مردم ، و مقصودش از اين كلمه ناچيز بودن كار اوست . « فمال رجل بضبعه » و « بضلعه » نيز گفته مىشود ، كه معنايشان نزديك به يك ديگر مىباشد ، و معنى آن آنست كه به هوى و خواهش نفسش به مردى همانند خودش ميل نمود . « و أصغى آخر لصهره » « صغو » ( اسم مصدر ) بمعنى ميل كردن است . گفته مىشود : « صغوك مع فلان » يعنى ميل تو با فلانى است . « نافجأ حضنيه » پهلوى او از خوراكى و نوشيدنى و مانند آن باد كرده بود ، و گفته مىشود : « قد انتفج بطنه » به جيم ، و هنگامى كه بر اثر بيمارى شكمش بالا آيد ، گفته مىشود : « قد انتفخ بطنه » به خاء و « حضنان » دو سمت سينه است . « بين نثيله و معتلفه » نرهء شتر است و اينجا تنها براى استعارهء مرد بودن ، آورده شده ، و « معتلف » جايى است كه در آن علف مىخورد ، و معنى سخن آنست كه :
353
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 353