responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 352


« يكدح مؤمن » براى خودش كار و كوشش مىكند ولى حقّش به او داده نمىشود .
« أحجى » سزاوارتر است ، گفته مىشود : اين أحجى از آن است و « أخلق و أحرى و اوجب » ( سزاوارتر است ) معانى همهء اينها نزديك بهم است .
« في حوزة » در گوشه ، گفته مىشود : « حزت الشّيء أحوزه حوزا » ( جمع كردم چيزى را و محيط شدم بر آن ) ، و « حوزة » و كنارهء خانه و جز آن است .
« كراكب الصّعبة » يعنى شترى كه اگر به آن درشتى شود ناراحت مىشود ، و « عنف » متضاد مدارا است .
« حرن » ايستاد و نرفت ، و « حران » در جنبندگان استعمال مىشود ، اما در شتر گفته مىشود : « اخلت الناقة » و « بها خلا » و « اخل » همان معنى « حران » ( نرفتى ) در جنبندگان را مىدهد ، با اين فرق كه در شتر آن را به نحو استعاره مىآورد .

352

نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 352
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست