نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 350
عراق نامه اى بدست مباركش داد ، حضرت لب فروبست و به خواندن نامه مشغول شد ، پس از قرائت آن ، من عرض كردم : اى امير المؤمنين چه خوب است دنبالهء سخن را از همان جا كه گذاشته بوديد از سرگيريد ! فرمود : چه دور است آن حال نسبت به اين حالت ، اى ابن عبّاس آن گفتار شقشقه اى ( گوشت سرخى است شبيه به شش كه اشتر وقتى بهيجان آيد با صوت و غريدن از دهان بيرون اندازد و زود فروبرد ) بود كه بانگ برآورد و نمودار شد و باز در جاى خود قرار گرفت . ابن عبّاس گفت : به خدا قسم هرگز براى هيچ چيز آنقدر اندوهگين نگشتم كه بر قطع رشتهء كلام امير المؤمنين عليه السّلام شدم ، كه سخن را به هدف نهائى خود كه اراده كرده بود نرسانيد . بيان معانى جملات خطبه : « لقد تقمّصها » يعنى آن را مانند پيراهن به بر كرد ، گفته مىشود : « تقمّص الرّجل » يعنى پيراهن به تن نمود يا زره پوشيد ، يا عبا به دوش انداخت ، و عمامه به سر كرد . « محلّ القطب من الرّحى » يعنى : ( خلافت بر گرد وجود من مىچرخد ، چنان كه سنگ روئين آسياب بر گرد ميلهء آهنينى كه در وسط آن به زمين كوبيده
350
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 350