responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 346


سنجيدم ، بدان رسيدم كه صبر و تحمّل و شكيبائى و بردبارى خردمندانه تر است ، لذا صبر پيشه نمودم ، در حالى كه رنجها چون استخوانى در گلويم و خارى در چشمم از غم و اندوه بود .
چرا كه مىديدم كه ميراثم را به يغما بردند . تا اينكه اوّلى ( ابو بكر ) زندگيش به پايان رسيد و در واپسين روزهاى عمرش كار را به دوستش برادر عدىنژاد واگذارد ، شگفتا در آن ميان كه تا خود زنده بود در تكاپوى فسخ بيعت از مردم بود ( و مكرّر مىگفت : مرا واگذاريد و پيمان مرا بشكنيد كه تا على در ميان شماست من شايسته ترين شما به خلافت نيستم ) بخدا سوگند كه خلافت را در طبيعتى درشت و خشن و راهى ناهموار و سنگلاخ افكند ، مردى بدخوى و خيره سر كه ملاقات با او رنج آور بود ، و زبانش چنان گزنده ، كه زخم آن تا آخر عمر التيام نمىيافت ، و ( در احكام دينى ) اشتباه و لغزش فراوان بود ، و عذر خواهيش از آن بسيار ، پس صاحب آن سرشت خشن ، اين حكمران ناپخته كه سوار بر مركب خلافت چنين آئينى پرارج شد ، به شخصى همانند بود كه سوار بر شتر چموش گرديده و قصد دارد با آن از راهى پر خطر و دلهره و پر دستانداز بگذرد ، متحيّر است چه كند ؟ اگر رشتهء افسار حيوان را كه از سوراخ بينيش گذشته محكم بكشد ( پرده‌هاى بينى دريده شود و ) از حركت باز ايستد و به مقصد نرسد ، و اگر افسارش را سست نمايد ، و آن را بحال خود واگذارد ، روان گردد ولى هر لحظه ممكن است او را با صورت در پرتگاه تباهى و خوارى افكند .

346

نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 346
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست