نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 325
باب 400 - معنى گفتهء حضرت سليمان « خدايا مرا ببخش ، و سلطنتى به من عنايت فرما كه بعد از من سزاوار هيچ فردى نباشد ، چون بسيار بخشنده اى و معنى فرمايش پيغمبر » ص « خدا رحمت كند برادرم سليمان را چه بخيل بود 1 - علىّ بن يقطين گويد : از امام هفتم حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام پرسيدم : آيا جايز است پيغمبر خدا بخيل باشد ؟ فرمود : نه . گفتم : پس چرا سليمان گفته است : * ( رَبِّ اغْفِرْ لِي ، وَهَبْ لِي مُلْكاً لا يَنْبَغِي لأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي ) * ( پروردگارا از من در گذر ، و مرا حكومتى عطا فرما كه براى احدى بعد از من زيبنده نباشد - ص 38 : 35 ) ؟ و مقصود او چه بوده و معنايش چيست ؟ فرمود : سلطنت دو گونه است : 1 - حكومتى كه با زور سر نيزه و بيدادگرى ، و يا با انتخاب مردم بدست آمده ، 2 - سلطنتى كه از جانب خدا داده شده مانند حكومت خاندان ابراهيم ، و سلطنت طالوت ، و ذو القرنين . از اين روى حضرت سليمان از خدا در خواست نمود : بار الها به من حكومتى عطا كن كه بعد از
325
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 325