نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 294
كرد . با غروب آنها گفت : اى مشركان من از آنچه شما شريك خدا قرار مىدهيد ، بيزارم - انعام 6 : 74 تا 78 ) . حضرت ابراهيم با خود چنين انديشيد كه : همهء اينها اسير و محكوم قوانين طبيعت بوده و مانند يك ديگر در تغيير و حركتند ، پس خود پديدهاند ، و چون پديدهاند يقينا پديد آورنده اى دارند ، پس داورى از روى ستارگان راه درستى نيست ، چنان كه خداوند فرموده : * ( فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ ، فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ ) * ( نگاهى از روى خردمندى به ستارگان افكند و به قومش چنين اظهار كرد : كه من بيمار هستم - صافات 37 : 88 و 89 ) ( در واقع روحش از اينكه مردم چنين موجوداتى را خدا گرفتهاند آزرده گشت ) و بدين ترتيب بود كه قلب خود را از فروغ معرفت روشن ساخت . و اينكه خداوند نگاه ابراهيم را به يك بار مقيّد ساخته ، بدين سبب است كه با يك بار نگريستن ، دچار خطا نمىگردد ، نگاه دوم است كه گناه محسوب مىشود چنان كه پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله به علىّ عليه السلام فرمود : اى علىّ نگاه اوّل به نفع تو ، و نگاه دوم به زيان تو است و هيچ سودى از آن عايدت نخواهد شد . سوم - دلاورى ، گذشت روزگار نشان داد كه او با همهء ناملايمات كه يكى پس از ديگرى دامنش را مىگرفت چون كوه استقامت ورزيد ، زمانى كه مردم در مقابل پيكرههاى بىجان بتها سر تعظيم فرود مىآوردند و اظهار بندگى مىنمودند و آنها را عوامل مؤثّر در زندگى خود مىدانستند و قدرتمندان نيز انديشهء ساده لوحان را تخدير مىكردند ، تا به جايى كه سرپرست او آزر ( پدر ، مادر يا عمو ، يا استاد نجّارى او بود ) از بتسازان و بت فروشان شده بود ، در چنين
294
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 294