مانند تو ، زن سفيد ، با قامتى استوار و ساقهاى پر كه به جاى جاى بدنش بوى خوش زده است .
« في غير قرن » هر گاه ميان دو ابرو گشادگى و سپيدى باشد « بلج و بلجه » گفته مىشود و اگر بين دو ابرو مو داشت كه آنها را به هم پيوسته نمود ، به آن « قرن » گويند .
« اقنى العرنين » ، « قنا » آن است كه در وسط استخوان بينى برآمدگى باشد « و عرنين » بينى ( با استخوان درشت آن يا بن آن نزديك ابرو ) را گويند .
« كثّ اللحية » يعنى ريشش كوتاه و پر مو بود ، « ضليع الفم » فراخ دهان ، عرب همواره دهان بزرگ را مىستايد ، و به دهان كوچك هجو ميكند ، شاعرى در نكوهش مردى چنين سروده است :
< شعر > ان كان كدى و اقدامى لفى جرذ بين العواسج أجنى حوله المصع < / شعر > اگر زحمت كشيدن و همتم براى مردى است كه دهانش از كوچكى مانند دهان موش مىنمايد كه ميان گياهان تيغدار ميوهء درخت خولان را مىچيند ، و يكى ديگر از شعرا چنين گفته است :
« لحى الله افواه الدّبا من قبيلة » خدا زشت گرداند ، و لعنت كند موشهاى كوچك دهان

203