responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 196


نمىورزيد و ميانه رو بود ، نخبگان مردم در خدمتش مىنشستند ، در نظر آن بزرگوار كسى گرامىتر بود كه بيش از سايرين خيرخواه عموم بود ، و فردى كه بيشتر به مردم خدمت مىنمود ، چه از لحاظ مالى و چه در زمينه‌هاى ديگر ، در نزد ايشان برتر بود . پرسيدم : آن حضرت در مجالس چه رفتارى داشت ؟ فرمود : نمىنشست و برنمىخاست مگر با نام خدا ، مجلسش ، مدرسهء كمال و مكتب فضائل و اخلاق بود .
هيچ نقطه اى را مجلس دائمى خود نمىساخت و ديگران را هم از جاى گرفتن در يك مكان معيّنى كه نشانهء تشخّص بود نهى مىفرمود ، و هر گاه به مجلسى وارد مىشد كه قبل از او ديگران نشسته بودند در جايى كه خالى مانده بود مىنشست ، و به ديگران هم مىفرمود چنين كنند ، نگاه و توجّه خود را بين همنشينان تقسيم مىكرد ، و به هر كدام سهم و بهره اى مىداد بگونه اى كه هيچ يك از افرادى كه در مجلس حضور داشتند باور نمىكردند كه ديگرى نزد پيغمبر عزيزتر از خود او باشد ، هر كس كه با وى انجمنى ترتيب مىداد آنقدر شكيبايى مىكرد تا همنشينش برخيزد و قبل از وى مجلس را ترك كند ، حاجتمند از نزد او باز نمىگشت مگر آنكه حاجتش روا گشته بود ، و اگر برآوردن حاجتش براى وى مقدور نبود با گفتار نيك و نوازش او را خشنود مىساخت ، جاذبهء خلق و خوى وى چنان بود كه همه كس او را پدر خود مىپنداشت ، و همهء افراد نزد او در حق يكسان بودند ، مجلس او محلّ بردبارى و آزرم و پايدارى و امانت و راستى بود ،

196

نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست