ولائى كه خودش نسبت به زيد داشته به علىّ داده است . و يا أخبار ديگرى در ردّ موضوع خلافت علىّ عليه السلام كه فقط از طريق خودشان نقل شده و شيعيان آنها را نقل نكرده‌اند .
پاسخ : اين نيز به اثبات ادّعايشان كمكى نخواهد كرد زيرا خبرى را كه ما و ايشان بر ورودش اتّفاق داريم با أخبار مخصوص بخودشان كه مورد تأييد شيعه نيست شرح و تفسير كنند ، و حال آنكه ما نيز اخبار زيادى داريم كه بتواند جملهء « هر كس را من مولاى اويم على مولاى اوست » را بر طبق عقيده و نظر ما شرح كند ، و همچنين رواياتى از رسول خدا و حضرت على عليه السلام در اين موضوع بما رسيده كه در آنها به صراحت مقصود از جملهء مذكور بيان شده است و تصريح دارد كه مؤيّد خلافت ( بلا فصل ) امير المؤمنين مىباشد .
بنا بر اين خبرى كه مخصوص به شيعه است در برابر خبرى واقع مىشود كه صرفا ايشان نقل نموده‌اند و استدلال به آن را متوقّف مىسازد ، و در نتيجه آن خبر مورد اتّفاق عموم « من كنت مولاه فعلىّ مولاه » باقى مىماند ، كه در اين صورت براى فهم درست آن ما و ايشان هر دو بايد بسراغ لغت و عرف برويم ، تا مطابق با آنچه لغتشناسان گفته‌اند ، و يا استعمال شايع در عرف ، و تقسيم بندى كلام ، و برگرداندنش به معناى صحيح با يك ديگر به بحث بپردازيم ، و در اين صورت مفاد اين خبر مورد اتّفاق موافق عقيدهء ماست نه صرفا رأى و اظهار نظر مخالفين اصولا ايشان خبرى كه بر آن اتفاق شده باشد ، يا دلالتش همچون خبر ما

166