نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 105
دگرگونى ندارد و غير از آستان مقدّسش هرگز پناهگاه ديگرى يافت نمىگردد و « لام » ديدار و درودهائى است كه بهشتيان با يك ديگر دارند ، و سرزنشهائى است كه دوزخيان به يك ديگر مىكنند . « ميم » سلطنت خدا كه بىزوال است ، و پايدارى او است كه به حريمش نيستى و تباهى راهى ندارد . « نون » اشاره است به مركَّب و قلم و آنچه مىنگارد ، كه قلم و كتابى از نور است در لوحى محفوظ و فرشتگان نزديك بر آن گواهند ، ولى تنها گواهى خداوند برايش بس است . امّا « سعفص » « صاد » پيمانه اى از هر چيزى برابر پيمانهء ديگر از همان جنس بايد قرار گيرد ، نگين انگشترى برابر نگين ديگر ، يعنى مكافات برابر مكافات ، كه هر گونه با ديگران رفتار كنى همان گونه با تو رفتار خواهد شد و كيفر يا پاداش خواهى گرفت . < شعر > هر چه كنى به خود كنى گر همه نيك و بد كنى < / شعر > مسلَّما خداوند بر بندگانش ستم روا نمىدارد امّا « قرشت » يعنى اعضاى پراكندهء مردم را فراهم آورده و زنده شان مىسازد سپس آنان را روانهء صحراى محشر كرده تا اعمالشان مورد رسيدگى قرار گيرد و رأى نهايى صادر گردد ، برابر واقعيت ميان آنان داورى خواهد شد ، و ستمى بر آنان نخواهد رفت . شيخ صدوق - عليه الرّحمه - نقل كرده است كه اين حديث را أبو عبد الله
105
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 105