خواهد بود كه آنچنان ثروت بيكرانى بمردم ميبخشد كه نتوان آن را شمرد 10 - ابن ماجه از على عليه السّلام پيغمبر صلَّى الله عليه و آله و سلم فرمود مهدى از ما خاندان رسالت است كه خدا بوسيله او در يك شب جهان را اصلاح ميكند .
11 - طبرانى در معجم اوسط از على عليه السّلام « پيغمبر فرمود مهدى از ما است خدا بما ختم ميكند همچنان كه بما آغاز كرده است .
12 - حاكم در ضمن روايت مفصلى از ابن عباس « مهدى كسى است كه زمين را پر از عدل و داد كند پس از آنكه پر از جور و ستم شده و چهار پايان از درندگان آسوده مىشوند و پاره‌هاى جگر زمين آشكار ميشوند » گفت پرسيدم آنها چيست ؟ گفت مانند استوانه‌هاى زر و سيم .
اين فهرست خلاصه ايست از تعبيرات مشترك ميان اخبار اماميه و مخالفين آنها از همه فرق مسلمين و موارد موافقت ديگر هم در اين اخبار اماميه كه در اين كتاب مىآيد بسيار است در اينجا توجه باين نكته هم لازمست كه خاندان ابن خلدون در اندلس پرورش يافته‌اند اندلس يك منطقه دور دست اسلامى بوده است كه در زمان بنى اميه و بدست كارگزاران آنها در حدود سال نود و سه هجرى فتح شده و از روز اول مسلمانى اين منطقه حكم بنى اميه دشمنان خاندان پيغمبر در آن نفوذ داشته و بعد از آنكه حكومت بنى اميه از مراكز اسلامى و مشرق زمين بر انداخته شد و بنى عباس بخلافت رسيدند باز تا اواخر سوم قرن اسلامى خاندان بنى اميه در اندلس حكومت داشتند و بعد از آن حكومت اندلس ملوك الطوائف شد و ميان همان سردارانى كه برسم حكومت آنها پرورش يافته بودند تقسيم شد كه اجداد ابن خلدون يكى از آنان بوده‌اند و بعد از تزلزل حكومت اسلامى در اواسط قرن هفتم خاندان ابن خلدون به آفريقا مهاجرت كرده‌اند كه در اين سرزمين حكومتهاى سنى مذهب تسلط داشته‌اند و شيعه و خصوص شيعه اماميه تا تاريخ زندگانى ابن خلدون در اين بلاد نفوذ و تسلطى نداشته‌اند و با اين حال اين همه اخبار موافق مذهب اماميه در سراسر اين قلمرو حكومتهاى مخالف نشر شده است و مورد قبول واقع شده و بحد ثبوت رسيده است بطورى كه ابن خلدون فيلسوف و دانشمند دير باور مالكى نتوانسته آن را انكار كند و ناچار شده بصحت اخبار وارده در اين موضوع اعتراف كند ، از اينجا معلوم مىشود كه اخبار ظهور مهدى و حكومت مطلقه اسلامى در سراسر زمين ميان همه مسلمين متواتر و قطعى است .
ابن خلدون بعد از اعتراف بصحت اخبار وارده در موضوع ظهور مهدى و تأييد آن از نظر كشف و شهود منسوب بصوفيان بنا بر مبادى فلسفه اجتماع خود در اين موضوع نظريه اظهار

52